فیک تقاص پارت ۷۱
سارا سرش و به علامت تاسف تکون داد و گفت همه ی این دودا از گور هیونگ شیک و خاندانش بلند میشه جونگ کوک ، مخصوصا اون مامان بزرگ عفریته ت
با خنده گفتم از گور منم بلند میشه ؟
سارا نه گذاشت نه برداشت و گفت نه ولی تو عامل دودی(یعنی وجود تو باعث این گند کاریاست)
با خنده گفت واقعا ممنون از این تعریفت
سارا گفت انتظار نداشته باش ازت تعریف کنم بگم نهههههه عزیزم تو هیچ گناهی نداری ! .... من همیشه ازت بدم میومد دلیلش هم نمی دونم واسه چیه به خاطر همین الان بخوام هم نمیتونم بهت دروغ بگم به هر حال باید صادق بود مگه نه !
عاقل اندر سفیهانه به سارا خیره شدم که یهو به مخم زد به هر دوشون تیکه بندازم
با لبخند گشاد گفتم مگه شما دو تا کات نکردید !
هر دوشون همزمان گفتن هنوزم جداییم
یعنی این دوتا باحال ترین زوجی بودن که تو عمرم دیدم ! از ۱۹ سالگی با هم بودن ... تو ۲۲ سالگی ازدواج کردن ولی یه ماه بعدش طلاق گرفتن انصافا زود ازدواج کردن الان ۵ ساله جدا شدن ولی هنوز انگار بند نافشون به همدیگه وصله
اون لبخند گشاد رو صورتم مونده بود و اصلا نمیتونستم بیخیالش بشم که سارا گفت میشه اون نیش گشادت رو ببندی ؟ واقعا رو مخه
با خنده گفتم اصلا نمیشه شما دوتا واقعا باحالید چی تو خودتون دیده بودید که با هم ازدواج کردید !
سارا گفت تو عمرم یه اشتباه کردم که اونم ازدواج با جیمین بود حالا فراموشش کردم !
جیمین گفت تو باعث شدی طلاق بگیریم
سارا گفت من دادخواست طلاق داده بودم که به دست تو رسید !
جیمین گفت تو بودی که فک میکردی همه ی حرفایی که میگی درسته ! به خاطر همین نتونستم تحملت کنم
سارا با حرص گفت چیییییی ؟ تو منو تحمل نکردی ؟ تو غلط کردی ! با چه جرئتی الان اومدی تو خونه ی من پلاس شدی ؟
جیمین با خنده گفت با همون جرئتی که واست اقامت دائم کانادا رو گرفتم تا از شَرت خلاص شم !
سارا عصبی گفت گمشو بابا یه کاری که تو عمرت واسم انجام دادی همین بود اونوقت من واسه تو هزار تا کار انجام دادم الان منت میزاری رو سرم ؟ میخوای منت بزارم سرت ؟
جیمین گفت اگه هم بزاری بازم واسم اهمیت نداره
یهو سارا با کفش پاشنه میخی که پوشیده کوبید رو پای جیمین
و جیمین نفس تو سینه ش حبس شد
من این وسط داشتم میترکیدم از خنده
جیمین با حرص گفت همین کارت باعث شد طلاق بگیریم حتی تو دادگاه هم با کفشات پام رو لگد کردی .... کی این کفشا رو اختراع کرده برم پاره ش کنم !
سارا گفت اگه مشکلی داره برو حلش کن به من ربطی نداره
جیمیت گفت تو عاملش هستی
سارا گفت چرا تو وجود خودت دنبال مشکل نمیگردی ؟ همیشه تو وجود بقیه دنبال مشکلی !
اندکی خوشحالی ببینید داخل رمان😂😂
با خنده گفتم از گور منم بلند میشه ؟
سارا نه گذاشت نه برداشت و گفت نه ولی تو عامل دودی(یعنی وجود تو باعث این گند کاریاست)
با خنده گفت واقعا ممنون از این تعریفت
سارا گفت انتظار نداشته باش ازت تعریف کنم بگم نهههههه عزیزم تو هیچ گناهی نداری ! .... من همیشه ازت بدم میومد دلیلش هم نمی دونم واسه چیه به خاطر همین الان بخوام هم نمیتونم بهت دروغ بگم به هر حال باید صادق بود مگه نه !
عاقل اندر سفیهانه به سارا خیره شدم که یهو به مخم زد به هر دوشون تیکه بندازم
با لبخند گشاد گفتم مگه شما دو تا کات نکردید !
هر دوشون همزمان گفتن هنوزم جداییم
یعنی این دوتا باحال ترین زوجی بودن که تو عمرم دیدم ! از ۱۹ سالگی با هم بودن ... تو ۲۲ سالگی ازدواج کردن ولی یه ماه بعدش طلاق گرفتن انصافا زود ازدواج کردن الان ۵ ساله جدا شدن ولی هنوز انگار بند نافشون به همدیگه وصله
اون لبخند گشاد رو صورتم مونده بود و اصلا نمیتونستم بیخیالش بشم که سارا گفت میشه اون نیش گشادت رو ببندی ؟ واقعا رو مخه
با خنده گفتم اصلا نمیشه شما دوتا واقعا باحالید چی تو خودتون دیده بودید که با هم ازدواج کردید !
سارا گفت تو عمرم یه اشتباه کردم که اونم ازدواج با جیمین بود حالا فراموشش کردم !
جیمین گفت تو باعث شدی طلاق بگیریم
سارا گفت من دادخواست طلاق داده بودم که به دست تو رسید !
جیمین گفت تو بودی که فک میکردی همه ی حرفایی که میگی درسته ! به خاطر همین نتونستم تحملت کنم
سارا با حرص گفت چیییییی ؟ تو منو تحمل نکردی ؟ تو غلط کردی ! با چه جرئتی الان اومدی تو خونه ی من پلاس شدی ؟
جیمین با خنده گفت با همون جرئتی که واست اقامت دائم کانادا رو گرفتم تا از شَرت خلاص شم !
سارا عصبی گفت گمشو بابا یه کاری که تو عمرت واسم انجام دادی همین بود اونوقت من واسه تو هزار تا کار انجام دادم الان منت میزاری رو سرم ؟ میخوای منت بزارم سرت ؟
جیمین گفت اگه هم بزاری بازم واسم اهمیت نداره
یهو سارا با کفش پاشنه میخی که پوشیده کوبید رو پای جیمین
و جیمین نفس تو سینه ش حبس شد
من این وسط داشتم میترکیدم از خنده
جیمین با حرص گفت همین کارت باعث شد طلاق بگیریم حتی تو دادگاه هم با کفشات پام رو لگد کردی .... کی این کفشا رو اختراع کرده برم پاره ش کنم !
سارا گفت اگه مشکلی داره برو حلش کن به من ربطی نداره
جیمیت گفت تو عاملش هستی
سارا گفت چرا تو وجود خودت دنبال مشکل نمیگردی ؟ همیشه تو وجود بقیه دنبال مشکلی !
اندکی خوشحالی ببینید داخل رمان😂😂
۲۴.۱k
۲۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.