پارت ۲۸ رمان ماه تاریک
سینا:خودت مهمون دعوت کردی بعد میگی برنامه چیه
صدف:خب پسسسس بیژامه پارتی داریمممممم
بچه ها:یسسسسسس
ویو صدف
همه نشستیم تو پذیرایی
صدف:خب چی بازی کنیم؟
سینا:بازی؟حال داری؟
دانیال:بچه سوسول یه بار دور هم جمع شدیما چیکار کنیم همو نگاه کنیم؟
سینا:به جاش میتونیم فیلم ببنیم
دنی:خب اوکی...کیا بازی میکنن دستا بالا
همه بجز سینا D:
سینا:باشه بابا باشه...چی بازی کنیم؟
شیلا:میدونم قدیمه ها ولیییی جرعتتتت یا حقیقتتتت
صدف:نه بابا من نمیام کیلیشه ای شده
نسیم:خب چیکار کنیم؟
دنی:بریم بیرون دور دور
صدف:اره بریممممم
صادق:منم هستم...چند تا ماشین داریم؟
کامی:خب ماشین من هست...دنی هم هست..دیگه کی؟
صدف:من دیگه
دنی:تو ماشین داری؟
صادق:اره ولی خیلی وقته تو پارکینگ خوابیده یعنی از ۱۸ سالگی که گواهی نامه گرفت
صدف:ولی سالمه پس بزنم بریمممم
صدف:خب پسسسس بیژامه پارتی داریمممممم
بچه ها:یسسسسسس
ویو صدف
همه نشستیم تو پذیرایی
صدف:خب چی بازی کنیم؟
سینا:بازی؟حال داری؟
دانیال:بچه سوسول یه بار دور هم جمع شدیما چیکار کنیم همو نگاه کنیم؟
سینا:به جاش میتونیم فیلم ببنیم
دنی:خب اوکی...کیا بازی میکنن دستا بالا
همه بجز سینا D:
سینا:باشه بابا باشه...چی بازی کنیم؟
شیلا:میدونم قدیمه ها ولیییی جرعتتتت یا حقیقتتتت
صدف:نه بابا من نمیام کیلیشه ای شده
نسیم:خب چیکار کنیم؟
دنی:بریم بیرون دور دور
صدف:اره بریممممم
صادق:منم هستم...چند تا ماشین داریم؟
کامی:خب ماشین من هست...دنی هم هست..دیگه کی؟
صدف:من دیگه
دنی:تو ماشین داری؟
صادق:اره ولی خیلی وقته تو پارکینگ خوابیده یعنی از ۱۸ سالگی که گواهی نامه گرفت
صدف:ولی سالمه پس بزنم بریمممم
۸۹۷
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.