پارت ۱۰ تتو آرتیست من ✨️🥊

ویو نایگیو
بعد از یه خواب لذت بخش و راحت بیدار شدم و وقتی رفتم بیرون‌ اون پدر صگ شروع کرد

* کره خر ، بیشعور، عوضی مردمو زنده شدم یه علام می کردی می خوای بکپی تا هممون نگران شدیم

_ اوکی ، اوکی نفس بکش پدر صگ عزیزم 😅

+ هایون راست میگه نایگیو باید می گفتی

_ اوکی حالا بیاید خوشگذرونی رو شروع کنیم باشه ؟؟؟

همه با هم : هووووورررررراااااااا

نایگیو = خنده 😅

( گوشی نایگیو زنگ خورد )

_ چیه باز از جونم چی می خوای‌ ؟

÷ وا دختر خاله بازم یادت رفت کی پیشمه

( نایگیو رفت اونور دور از چشم همه )

ویو تهیونگ
دیدم نایگیو برای صحبت کردن رفت اونور من فضولیم گل کرد و دنبالش رفتم‌ از صحبت هاش فهمیدم برادرش رو گرفتن و الان‌پیشش نیست تا دیدم قطع کرد و داره میاد سمت آلاچیق بدو بدو رفتم پیش بچه ها ....

از دید ادمین

نایگیو طوری نقش بازی کرد که همه چیز خوب و عالیه تا اینکه .......