شب تیره🌚🌃
شب تیره🌚🌃
پارت اول🌃🌚
ا.ت:سلام ا.ت هستم و در کره ی جنوبی زندگی میکنم
چند ماهی هست که یه پسره دنبالمه و عاشقمه
من یه داداش دارم اون خیلی غیرتیه🌚🌃
اون پسره خیلی جذابه اسم جئون جونگ کوکه
حالا خودمونیم ولی جذابه🌃🌚
اسم برادرم نیجین یون هو من بهش میگم نیجین
ما پدر و مادمون دوسال میشه که از دست دادیم تو یه تصادف واقعا درد اور💔💔
نیجین کیپاپره🍯💫
(دو روز بعد)
من اینکه کوک عاشقمه رو بهش گفتم
در عرض بی خیالی گفت اشکال نداره!
یه روز که از بیرون اومده بود
احساس کردم مسته گفت به کوک زنگ بزن زود!
گفتم:باشه
زنگ زدم بهش و گوشیو دادم به نیجین
نیجین اصرار که کرد بیرم کافه پینک پول رفیم اونجا کوک بود
نیجین از من خواس تا برم بیرون🌚🌃
موقع رفتن شد کوک منو کشوند تو ماشین!
گفتم ولم کن نیجین گفت به خاطر من برو🍁🍂
کوک منو به زور کشوند تو ماشین وقتی رفتیم خونش...
واقعا تحت تعصیر قرار گرفتم خونه ۱۰۰ طبقه😳😳
هر طبقه ۴۰ اتاقققق
شب که شد با ریلکسی کامل رفتم خوابیدم
(تویه اتاق با کوک)
کوک یه طوری اومد رو تخت و خیمه زد روم🔞🔞
شب تیره🌃🌚
پایان پارت1️⃣
پارت اول🌃🌚
ا.ت:سلام ا.ت هستم و در کره ی جنوبی زندگی میکنم
چند ماهی هست که یه پسره دنبالمه و عاشقمه
من یه داداش دارم اون خیلی غیرتیه🌚🌃
اون پسره خیلی جذابه اسم جئون جونگ کوکه
حالا خودمونیم ولی جذابه🌃🌚
اسم برادرم نیجین یون هو من بهش میگم نیجین
ما پدر و مادمون دوسال میشه که از دست دادیم تو یه تصادف واقعا درد اور💔💔
نیجین کیپاپره🍯💫
(دو روز بعد)
من اینکه کوک عاشقمه رو بهش گفتم
در عرض بی خیالی گفت اشکال نداره!
یه روز که از بیرون اومده بود
احساس کردم مسته گفت به کوک زنگ بزن زود!
گفتم:باشه
زنگ زدم بهش و گوشیو دادم به نیجین
نیجین اصرار که کرد بیرم کافه پینک پول رفیم اونجا کوک بود
نیجین از من خواس تا برم بیرون🌚🌃
موقع رفتن شد کوک منو کشوند تو ماشین!
گفتم ولم کن نیجین گفت به خاطر من برو🍁🍂
کوک منو به زور کشوند تو ماشین وقتی رفتیم خونش...
واقعا تحت تعصیر قرار گرفتم خونه ۱۰۰ طبقه😳😳
هر طبقه ۴۰ اتاقققق
شب که شد با ریلکسی کامل رفتم خوابیدم
(تویه اتاق با کوک)
کوک یه طوری اومد رو تخت و خیمه زد روم🔞🔞
شب تیره🌃🌚
پایان پارت1️⃣
۵.۵k
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.