part 18
#part_18
#فرار
- خوش میگذره خانوما ؟
برگشتیم سمت صداش . اوولالا! این جیگره همون گودزیلای دیشبه؟وجدانم اومد حمله کنه که سریع به حرف دیانا گوش دادم
- سلام کی اومدی ؟ نفهمیدم
ارسلان یه نگاه به من گرد
پوزخند زد
- منم اگه این همه بلند میخندیدم بمبم کنارم میترکید نمیفهمیدم چه برسه به صدای در
دیانا لبخند خبیث زد
- خوب حالا که بلند نمیخندی جز در حواست به دیوارا هم باشه که اگه یه وقت یه فرشته ی آسمونی دیگه اومد سفت بچسبیش اخه این شانسا فقط گاهی تو خونه ادم فرود میاد ارسلان خان.
بعدم با شیطنت مثلا نامحسوس به من اشاره کرد و ابروهاش تند تند بالا و پایین کرد
اخخخخخ منو میگی ؟ کم مونده بود ذوق مرگ شم الهی ارسلان پیش مرگت شه که عین خودم زبون درازی حال اینو میگیری
ارسلان یه نگا به من کرد و پوزخند زد و با یه لحن حرص درار رفت رو نروم
- نگران نباش دیانا جون گذر گربه های زیادی به اینجا میخوره حالایکیش تو ابعاد بزرگتر که اینهمه ذوق نداره
ای جز جیگر بزنی که نمیزاری من یکم ذوق کنم. به من میگی گربه ؟اونم در ابعاد بزرگ ؟
#فرار
- خوش میگذره خانوما ؟
برگشتیم سمت صداش . اوولالا! این جیگره همون گودزیلای دیشبه؟وجدانم اومد حمله کنه که سریع به حرف دیانا گوش دادم
- سلام کی اومدی ؟ نفهمیدم
ارسلان یه نگاه به من گرد
پوزخند زد
- منم اگه این همه بلند میخندیدم بمبم کنارم میترکید نمیفهمیدم چه برسه به صدای در
دیانا لبخند خبیث زد
- خوب حالا که بلند نمیخندی جز در حواست به دیوارا هم باشه که اگه یه وقت یه فرشته ی آسمونی دیگه اومد سفت بچسبیش اخه این شانسا فقط گاهی تو خونه ادم فرود میاد ارسلان خان.
بعدم با شیطنت مثلا نامحسوس به من اشاره کرد و ابروهاش تند تند بالا و پایین کرد
اخخخخخ منو میگی ؟ کم مونده بود ذوق مرگ شم الهی ارسلان پیش مرگت شه که عین خودم زبون درازی حال اینو میگیری
ارسلان یه نگا به من کرد و پوزخند زد و با یه لحن حرص درار رفت رو نروم
- نگران نباش دیانا جون گذر گربه های زیادی به اینجا میخوره حالایکیش تو ابعاد بزرگتر که اینهمه ذوق نداره
ای جز جیگر بزنی که نمیزاری من یکم ذوق کنم. به من میگی گربه ؟اونم در ابعاد بزرگ ؟
۲.۴k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.