به ڪجا پر زنم؟
به ڪجا پر زنم؟
بال و پرم ریخته است.
اوار دلتنگے روے سرم ریخته است!
من به شوق خیال اغوشت !
امده ام.
در حصار را بُگشا ،
ڪه با سر و جان امده ام .
مرا دعوت ڪن ..
به ڪلبه چشمانت ..!
ڪه بے ادعا امده ام
مراپُر ڪن از جام صدایت
ڪه با سوز شعر آمده ام
مرا مهمان لبهایت ڪن
ڪه با تمامے من امده ام
شوق وصال تو شد تمناے من
مرا بخوان ..
ڪه با هزار جان امده ام .
بال و پرم ریخته است.
اوار دلتنگے روے سرم ریخته است!
من به شوق خیال اغوشت !
امده ام.
در حصار را بُگشا ،
ڪه با سر و جان امده ام .
مرا دعوت ڪن ..
به ڪلبه چشمانت ..!
ڪه بے ادعا امده ام
مراپُر ڪن از جام صدایت
ڪه با سوز شعر آمده ام
مرا مهمان لبهایت ڪن
ڪه با تمامے من امده ام
شوق وصال تو شد تمناے من
مرا بخوان ..
ڪه با هزار جان امده ام .
۸.۲k
۲۲ آبان ۱۴۰۲