خیانت پارت 1
من کیم اتم 2 ساله با ته ازدواج کردم تقریبا یک ماهه که ته باهام سرد شده هرچی ازش میپرسم یا جوابمو نمیده یا پسم میزنه دیروز فهمیدم که حامله ام امروز میرم شرکت که به ته بگم
علامت ات +
علامت ته _
اماده شدم یک استایل کرمی زدم و از خونه با بنزم رفتم دم در شرکت
+ سلام ببخشید اقای کیم هستند
منشی بله بفرمایید
رفتم دم اتاق ته اتاقش فقط یک پنجره داشت یعنی فقط منشی رو میتونست ببینه
رفتم داخل که با چیزی که دیدم خشکم زد
منشی تهیونگ رو پاهای تهیونگ بود و داشتن کیس میرفتن
که گفتم
+ راحت باشین ببخشید که مزاحم شدم با (بغض)
که از شرکت زدم بیرون
رسیدم خونه و تمام وسایلمو جمع کردم
لباس بچه ای که برای بچم خریده بودم رو ورداشتم که در همین هین لیا و ته وارد شدن
که ته گفت
_زود تر گمشو که دیگه نبینمت
و رفتم بیلت گرفتم برای کانادا که برم پیش دختر خالم
1 ماه بعد
علامت دختر خاله ات &
&ات میای بریم بیرون
+اره بریم
&خب پس اماده شو
ر ف تم تیپ مشکی زدم و با یونا راه افتادین که بریم مرکز خرید
& ات اینو ببین چه نازه چقدر بامزس( منظورش لباس بچه هست
+ اره خیلی بزا برم بگیرمش
&باشه برو
بچه ها پارت بعدیو یا امشب میزارم یا فردا ظهر 🌚🌚🌚
علامت ات +
علامت ته _
اماده شدم یک استایل کرمی زدم و از خونه با بنزم رفتم دم در شرکت
+ سلام ببخشید اقای کیم هستند
منشی بله بفرمایید
رفتم دم اتاق ته اتاقش فقط یک پنجره داشت یعنی فقط منشی رو میتونست ببینه
رفتم داخل که با چیزی که دیدم خشکم زد
منشی تهیونگ رو پاهای تهیونگ بود و داشتن کیس میرفتن
که گفتم
+ راحت باشین ببخشید که مزاحم شدم با (بغض)
که از شرکت زدم بیرون
رسیدم خونه و تمام وسایلمو جمع کردم
لباس بچه ای که برای بچم خریده بودم رو ورداشتم که در همین هین لیا و ته وارد شدن
که ته گفت
_زود تر گمشو که دیگه نبینمت
و رفتم بیلت گرفتم برای کانادا که برم پیش دختر خالم
1 ماه بعد
علامت دختر خاله ات &
&ات میای بریم بیرون
+اره بریم
&خب پس اماده شو
ر ف تم تیپ مشکی زدم و با یونا راه افتادین که بریم مرکز خرید
& ات اینو ببین چه نازه چقدر بامزس( منظورش لباس بچه هست
+ اره خیلی بزا برم بگیرمش
&باشه برو
بچه ها پارت بعدیو یا امشب میزارم یا فردا ظهر 🌚🌚🌚
۵.۷k
۰۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.