سناریو قسمت ۳ پارت
بعد از دو یا سه ساعت بحث بدون منطق و از شدت بی فکری و قدرت بی انتهای کنجکاوی دایتان که کسی حریف آن نیست موسسه ی ماه سرخ انتخاب شد ای می و کوروی با اینکه میدانستد این کار حماقت و جهل است قبول کردند بیشتر از همه کوروی برای این تعجب زده بود که دایتان بی فکر عمل نمی کند و آدمی نیست که بی منطق این کار را بکند از طرفی می دانست که دایتان هرچه که هست متضاد آن هم است یعنی بیشتر مواقع کنجکاو نیست ولی همیشه کنجکاو است!! اگر از کوروی بپرسید دایتان چه شخصی دارد میگوید: اون هم خیلی مهربونه هم خیلی وحشی هم خیلی منطقی هم خیلی احساسی هم خیلی بخشنده هم خیلی بی رحم اوم میگوید را نمی توان پیش بینی کرد و او آدم جالب و چند چهره ای است اما این یک تعریف است ای می هم به دایتان اعتماد کامل دارد و وقتی کوروی این را می گوید دیگه نیازی به فکر کردن نمی بینه پرش زمانی به فردا : دایتان پس از جستجوی فراوان میفهمه که برای قرار داد با ماه سرخ باید این شرایط و داشته باشی یک گروهی باشین، فقط سه نفر باشین ، و بعد به آزمون میدی آزمون به این شکله که یه بار هر یه نفر تکی یه معموریت جدا گانه از هم دریافت میکنن و هر سه باید عملکرد خیلی خوبی داشته باشم وگرنه هر سه رد میشن دوم یه معموریت مشترک بهشون میدن و باید بدون استفاده از قدرت و بر پایه ی استراتژیک و برنامه ریزی انجام بدی و یه معموریت مشترک دیگه بهشون میدن و باید با استفاده از قدرت انجامشون بدی و برای اینکه آزمون بدی در ساعت۰۰ :۳ باید آتشی به رنگ قرمز روشن میکردی و تا ساعت ۳:۱۵ دقیقه یه حیوون بر اساس شعله ی قدرت درون هر سه شخص انتخاب میشه پرش زمانی به فردا دایتان نشست و همه ی این ها را به کوروی و ای می توضیح داد تصمیم گرفتند همان شب این کار ها را انجام دهند برای ساخت آتشی به رنگ قرمز
۵۴۲
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.