𝐹𝒾𝒸𝓉𝒾𝑜𝓃³
𝐹𝒾𝒸𝓉𝒾𝑜𝓃³
بعد از کشیده شدن بحث پول جورج دیگه حرفی نزد...
میدونی آدمی سختشه که بیاد و بهت بگه به من توجه کن!
برای همینه دادو بیداد میکنه و قیل و قال راه میندازه!
عصبی میشه،داد میزنه،قهر میکنه
و در نهایت با خودش و زمین و زمان لج میکنه برای اینکه به چشم بیاد!
برای اینکه دیده بشه ولی تو هیچوقت نمیبینی
که گاهی چقدر بَد چشماشو میبنده و فقط داد میزنه و هیچی نمیشنوه!
اوکیه مشکل کنترل خشم داره ولی حداقل فقط یه درصدم نمیتونه کنترلش کنه؟؟
تو دنیای خودش یه آدم میشه که هی دستاشو میبره
بالا و میگه هی من اینجام به من توجه کن میکنه!
تو هیچوقت نمیتونی درک کنی چقدر درموندست این جمله!
اگه یه روزی به زبون بیاد برای آدمی که میگه جز تیکههای خورد شده روح و احساسش دیگه چیزی نمونده!
ما بیشتر به داشتن اهمیت میدیم تا بودن!
جورج بار ها عاشق شده با من درمیون گذاشته
بهش اجازه دادم که رل بزنه! ولی! ولی یکی یکی از اون دخترا رو بت حال خودشون رها کرده تا با اون یکی گرم بگیره....
فکر میکنه جن.س مخالف مثل یه دستمال کاغذیه که بعد از استفاده از اون مچاله میکنی و میندازه بیرون....
خیالت راحته... میگی داریش و هست داریش و پایدار میمونه!
دیگه کمتر وقت میذاری براش،
کمتر اهمیت میدی به بودنش، به حرف زدنش،
به نیازاش، به محبتاش!
به اینکه اون آدم احساس نیازش به توجه تو روز به روز بیشتر میشه ولی تو روز به روز کمترش میکنی!
برای همینه از جورج بدم میاد!
انقد رفتارش بد هست که آدم به مرور ازش زده میشه....
________________
شرط نداریم ولی یکم کامنتا کم شده🙆🏻♀️🌷
بعد از کشیده شدن بحث پول جورج دیگه حرفی نزد...
میدونی آدمی سختشه که بیاد و بهت بگه به من توجه کن!
برای همینه دادو بیداد میکنه و قیل و قال راه میندازه!
عصبی میشه،داد میزنه،قهر میکنه
و در نهایت با خودش و زمین و زمان لج میکنه برای اینکه به چشم بیاد!
برای اینکه دیده بشه ولی تو هیچوقت نمیبینی
که گاهی چقدر بَد چشماشو میبنده و فقط داد میزنه و هیچی نمیشنوه!
اوکیه مشکل کنترل خشم داره ولی حداقل فقط یه درصدم نمیتونه کنترلش کنه؟؟
تو دنیای خودش یه آدم میشه که هی دستاشو میبره
بالا و میگه هی من اینجام به من توجه کن میکنه!
تو هیچوقت نمیتونی درک کنی چقدر درموندست این جمله!
اگه یه روزی به زبون بیاد برای آدمی که میگه جز تیکههای خورد شده روح و احساسش دیگه چیزی نمونده!
ما بیشتر به داشتن اهمیت میدیم تا بودن!
جورج بار ها عاشق شده با من درمیون گذاشته
بهش اجازه دادم که رل بزنه! ولی! ولی یکی یکی از اون دخترا رو بت حال خودشون رها کرده تا با اون یکی گرم بگیره....
فکر میکنه جن.س مخالف مثل یه دستمال کاغذیه که بعد از استفاده از اون مچاله میکنی و میندازه بیرون....
خیالت راحته... میگی داریش و هست داریش و پایدار میمونه!
دیگه کمتر وقت میذاری براش،
کمتر اهمیت میدی به بودنش، به حرف زدنش،
به نیازاش، به محبتاش!
به اینکه اون آدم احساس نیازش به توجه تو روز به روز بیشتر میشه ولی تو روز به روز کمترش میکنی!
برای همینه از جورج بدم میاد!
انقد رفتارش بد هست که آدم به مرور ازش زده میشه....
________________
شرط نداریم ولی یکم کامنتا کم شده🙆🏻♀️🌷
۱۱.۶k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.