𝚙𝚊𝚛𝚝²¹
عشق یا نیاز( 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐨𝐫 𝐧𝐞𝐞𝐝)𝚙𝚊𝚛𝚝²¹
+ سلام خانم ٪ سلام بفرمایید + ببخشید میتونم ازتون بپرسم اتاق تمرین اعضا کجا هس ؟ ٪ انتهای راهرو سمت چپ + ممنون ٪ ببخشید شما کی هستین تا اجازه ورود بدم + من ........ منجیر: سلام خانم هه جی + سلام منجیر جان . اومد سمتمون. منجیر: خانم کیونگ مشکلی هست ٪ سلام این خانم میخوان برن اتاق تمرین اعضا اجازه ندارم بهشون بگم برن . منجیر: من اجازه میدم ٪ آخه. منجیر: آخه نداره فعلا .... خانم هه جی می دونید کجاست + بله بهم گفتن . منجیر: پس فعلا + خداحافظ . رفتم به سمت اتاق در بسته بود صدای اهنگ هم زیاد بود + حالا ججوری بهش بگم اهممم سلام آقای کوک اون شب خودم نبودم ببخشید اگر اتفاقی افتاد . ارع این خوبه رفتم تو در و بستم پشت در وایسادم تا رقصشونتموم شه انقدر غرق رقصیدن بود نفهمیدن اینجام. تموم شد . که جیمین اشاره کرد به کوک که اومدم اومد سمتم _ چیزی شده + اخخخخخ یادم رفت _ چیو + هیچی ولش کن _ برا چی این همه راه اومدی اینجا + چون تو طول هفته نبودی بهت بگم یادم رفت الان .از کنارم رفت _ برو خونه + باشه . واییی منو باش یکاره اومدم اینجا حرف هم نزدم رفتم سمت خونه
پرش زمانی
یک هفته هس که نیاز کاری باهامون نداشت اصلا کوک رو ندیدم مینا همبهم گفته بود که عاشق شدم چون دلتنگشم واقعا عاشقش شدم یا نه امروز حوصله ام سر رفته بود مینا هم نبود تصمیم گرفتم شیرموز درست کنم برم سمت کمپانی . رسیدم دم در کمپانی رفتم سمت اتاقشون . یه نفس عمیقی کشیدم و در رو باز کردم....
برای سلامتی هه جی صلوات
۴۰ لایک
+ سلام خانم ٪ سلام بفرمایید + ببخشید میتونم ازتون بپرسم اتاق تمرین اعضا کجا هس ؟ ٪ انتهای راهرو سمت چپ + ممنون ٪ ببخشید شما کی هستین تا اجازه ورود بدم + من ........ منجیر: سلام خانم هه جی + سلام منجیر جان . اومد سمتمون. منجیر: خانم کیونگ مشکلی هست ٪ سلام این خانم میخوان برن اتاق تمرین اعضا اجازه ندارم بهشون بگم برن . منجیر: من اجازه میدم ٪ آخه. منجیر: آخه نداره فعلا .... خانم هه جی می دونید کجاست + بله بهم گفتن . منجیر: پس فعلا + خداحافظ . رفتم به سمت اتاق در بسته بود صدای اهنگ هم زیاد بود + حالا ججوری بهش بگم اهممم سلام آقای کوک اون شب خودم نبودم ببخشید اگر اتفاقی افتاد . ارع این خوبه رفتم تو در و بستم پشت در وایسادم تا رقصشونتموم شه انقدر غرق رقصیدن بود نفهمیدن اینجام. تموم شد . که جیمین اشاره کرد به کوک که اومدم اومد سمتم _ چیزی شده + اخخخخخ یادم رفت _ چیو + هیچی ولش کن _ برا چی این همه راه اومدی اینجا + چون تو طول هفته نبودی بهت بگم یادم رفت الان .از کنارم رفت _ برو خونه + باشه . واییی منو باش یکاره اومدم اینجا حرف هم نزدم رفتم سمت خونه
پرش زمانی
یک هفته هس که نیاز کاری باهامون نداشت اصلا کوک رو ندیدم مینا همبهم گفته بود که عاشق شدم چون دلتنگشم واقعا عاشقش شدم یا نه امروز حوصله ام سر رفته بود مینا هم نبود تصمیم گرفتم شیرموز درست کنم برم سمت کمپانی . رسیدم دم در کمپانی رفتم سمت اتاقشون . یه نفس عمیقی کشیدم و در رو باز کردم....
برای سلامتی هه جی صلوات
۴۰ لایک
۴۱.۰k
۱۶ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.