پارت34
پارت34
7برادر ناتنی
که جسیکا شروع کرد
جسیکا :هیی دختره انتر برقی ی بار دیگ ...
که چشمش به نگاه جیمین گره خورد
جسیکا :عوااا ببخید اقا جیمین(ادمین قشش😂)نمیدونستم شما اینجاید
داشت نزدیک میشد تا باهاش دست بده که
با ی حرکت تکواندو دیگه ایندفه با پا رفتم تو حلقش
❌(ضربه :مومو تیو یوپ چاگی)❌
ا.ت : خفه شو دختره عمه ننه پفیوز
نشسته جلو من داره واس داوشم زر زر میکنه
که اینبار بابا هم اومد و منو ازش جدا کرد
دختره داشت میرفت که تو گوشش گفتم
ا.ت : دختره(❌بوقققق بوققققق بوقققق❌)
و رفتم بالا تا صداشو نشنوم اهه روز تولدم
به خاطر یه گوسفند خراب شد ایششش
(پایان پارت34)
7برادر ناتنی
که جسیکا شروع کرد
جسیکا :هیی دختره انتر برقی ی بار دیگ ...
که چشمش به نگاه جیمین گره خورد
جسیکا :عوااا ببخید اقا جیمین(ادمین قشش😂)نمیدونستم شما اینجاید
داشت نزدیک میشد تا باهاش دست بده که
با ی حرکت تکواندو دیگه ایندفه با پا رفتم تو حلقش
❌(ضربه :مومو تیو یوپ چاگی)❌
ا.ت : خفه شو دختره عمه ننه پفیوز
نشسته جلو من داره واس داوشم زر زر میکنه
که اینبار بابا هم اومد و منو ازش جدا کرد
دختره داشت میرفت که تو گوشش گفتم
ا.ت : دختره(❌بوقققق بوققققق بوقققق❌)
و رفتم بالا تا صداشو نشنوم اهه روز تولدم
به خاطر یه گوسفند خراب شد ایششش
(پایان پارت34)
۶.۷k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.