چند پارتی (وقتی مس//ته و بهت اعتراف میکنه)
پارت یک
ا/ت
سلام ا/ت هستم ۱۹ سالمه و نزدیک ۲ ساله با تهیونگ دوستم.
تهیونگ
سلام من تهیونگ هستم ۲۱ سالمه و ۲ ساله ا/ت دوستم و قراره بهش اعتراف کنم.
ویو ا/ت
صبح بیدار شدم دست و صورتم رو شستم و رفتم پای گوشی و به تهیونگ پیام دادم که امشب بیا بریم بیرون و اون هم درجا قبول کرد .
پرش زمانی به ساعت ۶
شیش نیم باید میرفتم ولی الان شیشه رفتم در کمد یه لباس مشکی باز پوشیدم و رفتم سمت در تا تهیونگ بیاد
که اومد سلام کردم و نشستم .
بعد چند مین نگاه های بدی حس کردم که برگشتم تهیونگ داره رون هامو نگاه میکنه .
ویو تهیونگ
اگه مال من بشی عمرا بزارم همچین چیزی بپوشی.
و رفتن بیرون و اومدن خونه ا/ت قبل اینکه بخوابه کلی فکر برای نولدش که فردا بود...
چطور شد بگید تا پارت بعد رو بزارم🌷⭐️
راستی درخواستی یکی از ممبر های عزیزمون بود🤞🏻🌟
#درخواستی #فیک #فیکشن
ا/ت
سلام ا/ت هستم ۱۹ سالمه و نزدیک ۲ ساله با تهیونگ دوستم.
تهیونگ
سلام من تهیونگ هستم ۲۱ سالمه و ۲ ساله ا/ت دوستم و قراره بهش اعتراف کنم.
ویو ا/ت
صبح بیدار شدم دست و صورتم رو شستم و رفتم پای گوشی و به تهیونگ پیام دادم که امشب بیا بریم بیرون و اون هم درجا قبول کرد .
پرش زمانی به ساعت ۶
شیش نیم باید میرفتم ولی الان شیشه رفتم در کمد یه لباس مشکی باز پوشیدم و رفتم سمت در تا تهیونگ بیاد
که اومد سلام کردم و نشستم .
بعد چند مین نگاه های بدی حس کردم که برگشتم تهیونگ داره رون هامو نگاه میکنه .
ویو تهیونگ
اگه مال من بشی عمرا بزارم همچین چیزی بپوشی.
و رفتن بیرون و اومدن خونه ا/ت قبل اینکه بخوابه کلی فکر برای نولدش که فردا بود...
چطور شد بگید تا پارت بعد رو بزارم🌷⭐️
راستی درخواستی یکی از ممبر های عزیزمون بود🤞🏻🌟
#درخواستی #فیک #فیکشن
۲.۰k
۱۵ تیر ۱۴۰۳