MAFIA GIRL PART 6
MAFIA GIRL PART 6
مافیا گرل پارت ۶
پیرزنه یکم عقب رفت که پوزخند زدم و برگشتم که برم و با صدای بلند گفتم:تا ۵ دقیقه دیگه سالن نباشن قطعا صبر تمیکنم که خدا شمارو بکشه و به دست من کشته میشین
از آشپز خونه خارج شدم به سمت حیاط قدم برداشتم رفتم حیاط دنبال نگهبانا میگشتم که صدای چند نفرو شنیدم که یکیش میگفت:شنیدم خانم خیلی خوشگله
به حرفش خندیدم و رفتم به طرف صدا که حیاط پشت عمارت بود یواش رفتم که دیدم نگهبانا و بادیگاردا همراه با اسلحه هاشون نشستم روی زمین
به طرفشون رفتم و گفتم:نکنه میخواین بمیرین
یکیش برگشتم و گفت:توکیی
از اون طرف یکیه دیگه داد زد گفت:اسکل ایشون خانم عمارت هستن
همشون با دیدنم هل شدن و پاشدن و تعظیم کردن و با لکنت یکی گفت:خوش اومدین
بدون توجه به حرفش گفتم:تا ۲ دقیقه بعد داخل عمارت نباشین خودم میکشمتون
و به طرف سالم عمارت قدم برداشتم
بورا:هه فکر کردن کین
وسط سالن رفتم که دیدم خدمه ها و اشپزا وایستادن و منتظر منن رفتم وایستادم اونجا که توجه همشون به من جلب شد پشت من نگهبانا و بادیگاردا هم اومدن و پیش بقیه وایستادن
بهشون نگاه کردم و بعد داد زردم
:تام ،تام
یه ثانیه طول نکشید که تام اومد پایین
بهش نگاه کردم و رو به همه گفتم:اول
از همه این عمارت ارباب داره اونم کیه؟
هوم بله کیم بورا؟خودمم .هیچ
کدومتون حق ندارین قوانین عمارت رو زیر پا بزارین اگه یکی از این قوانین زیر پا گذاشته بشه
من میدونم و اون
حالا بستگی داره چه بلایی سرش میارم
قوانین شامل چه چیزی میشه هومم ؟حق وارد شدن به اتاقا رو ندارین حتا برای نظافت و با اسم کوچیک صدام نمیکنید و میخوام این عمارت از تمیزی برق بزنه و اگه دیدم دعوایی توی عمارت بینتون رخ داد بدون توجه به اینکه کدومتون شروع کردین میکشمتون خوب جدا از این قوانین ها،برگشتم به طرف بادیگاردا و نگهبانا
و گفتم:اگر یکی از اطلاعات مربوط به این عمارت رو یجای دیگه بشنوم همتون کشته میشین
به طرف تام برگشتم و گفتم
بورا:اطلاعات همشونو برام به اتاق کارم میاری
مافیا گرل پارت ۶
پیرزنه یکم عقب رفت که پوزخند زدم و برگشتم که برم و با صدای بلند گفتم:تا ۵ دقیقه دیگه سالن نباشن قطعا صبر تمیکنم که خدا شمارو بکشه و به دست من کشته میشین
از آشپز خونه خارج شدم به سمت حیاط قدم برداشتم رفتم حیاط دنبال نگهبانا میگشتم که صدای چند نفرو شنیدم که یکیش میگفت:شنیدم خانم خیلی خوشگله
به حرفش خندیدم و رفتم به طرف صدا که حیاط پشت عمارت بود یواش رفتم که دیدم نگهبانا و بادیگاردا همراه با اسلحه هاشون نشستم روی زمین
به طرفشون رفتم و گفتم:نکنه میخواین بمیرین
یکیش برگشتم و گفت:توکیی
از اون طرف یکیه دیگه داد زد گفت:اسکل ایشون خانم عمارت هستن
همشون با دیدنم هل شدن و پاشدن و تعظیم کردن و با لکنت یکی گفت:خوش اومدین
بدون توجه به حرفش گفتم:تا ۲ دقیقه بعد داخل عمارت نباشین خودم میکشمتون
و به طرف سالم عمارت قدم برداشتم
بورا:هه فکر کردن کین
وسط سالن رفتم که دیدم خدمه ها و اشپزا وایستادن و منتظر منن رفتم وایستادم اونجا که توجه همشون به من جلب شد پشت من نگهبانا و بادیگاردا هم اومدن و پیش بقیه وایستادن
بهشون نگاه کردم و بعد داد زردم
:تام ،تام
یه ثانیه طول نکشید که تام اومد پایین
بهش نگاه کردم و رو به همه گفتم:اول
از همه این عمارت ارباب داره اونم کیه؟
هوم بله کیم بورا؟خودمم .هیچ
کدومتون حق ندارین قوانین عمارت رو زیر پا بزارین اگه یکی از این قوانین زیر پا گذاشته بشه
من میدونم و اون
حالا بستگی داره چه بلایی سرش میارم
قوانین شامل چه چیزی میشه هومم ؟حق وارد شدن به اتاقا رو ندارین حتا برای نظافت و با اسم کوچیک صدام نمیکنید و میخوام این عمارت از تمیزی برق بزنه و اگه دیدم دعوایی توی عمارت بینتون رخ داد بدون توجه به اینکه کدومتون شروع کردین میکشمتون خوب جدا از این قوانین ها،برگشتم به طرف بادیگاردا و نگهبانا
و گفتم:اگر یکی از اطلاعات مربوط به این عمارت رو یجای دیگه بشنوم همتون کشته میشین
به طرف تام برگشتم و گفتم
بورا:اطلاعات همشونو برام به اتاق کارم میاری
۱۱.۱k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.