در گفتار حاضر سعی شده از منظری متفاوت به پدیده ترنسنگریست
در گفتار حاضر سعی شده از منظری متفاوت به پدیده ترنسنگریسته شود.سعی کرده ام کهمباحث صرف علمی نگارش نشود تا بتواند به نوعی سبب ارتقا دانش جامعه و ضرورت های نگاه متفاوت به این پدیده از زاویه دید مخاطبان گردد.
سوال اولی که باید به آن بپردازیم این است که هویت جنسیچیست و چگونه شکل می گیرد؟عوامل موثر در این باره را می توان به پنج دسته تقسیم کنیم:
-۱ ھویت ژنتیکی : وضعیت کروموزی هر فرد هویت ژنتیکی وی را شکل می دهد.
-۲ هویت فیزیکی : ظاهر و مشاهدات اولیه و ثانویه ماست.
-۳ هویت مغزی : ساختارھای عملکردی مغز ما در نواحی ھویتی است.
-۴ جنسیت و احساسات جنسیتی مغزی : رفتارها و تمایلات جنسیماست.
-۵ هویت جنسی:احساس ما نسبت به داشتن نوعی خاص از جنسیت است.
” پس یک فرد می تواند دارای بدن ،جنسیت مغزی و هویت جنسی مردانه باشد اما هویت مغزی وی به جنس مخالف تعلق داشته باشد.
نکته بسیار مهم اینکه تمامی این موارد تا آخر عمر ثابت می ماند و قابل تغییر نیست.یعنی دقیقا مثل کروموزومها و ساختار ژنتیکی بقیه موارد نیز ثابت هستند.
پس به زبان ساده ترنسکشوال روحی است که در جسمی متضاد قرار گرفته است. ترنسکشوال یک میل جنسی ( مانند همجنس خواهی و یا دگر جنس خواهی و…) نیست. ترنسکشوال یک فرد عادی با اندام جنسی اشتباه است که باید با طی کردن مراحل پزشکی صحیح به اندام جنسی دلخواه خود برسد. پس از رسیدن به اندام جنسی دلخواه خود شروع به نشان دادن میل جنسی خود میکند. مانند تمامی انسانها که پس از بلوغ جنسی به میل جنسی دلخواه خود رفتار میکنند.
نکته دیگری که باید بدانیم این است که ترنسکشوالیسم با دگرپوشی ( cross.dress) کاملا متفاوت است دگر پوش ها تنها به ظاهر جنس مخالف در می ایند و هیچ میلی به انجام مسئولیتهای اجتماعی جنس مخالف ندارند. به عنوان مثال یک فرد زنانه پوش به هیچ عنوان درآرزوی مادر شدن نیست و یا نمیتواند یک خواهر دلسوز برای برادر خود باشد و فقط در رابطه جنسی مایل به پذیرفتن نقش یک زن می باشد. کما اینکه در بعضی موارد در رابطه جنسی همچون یک مرد رفتار میکند ولی یک ترنس در آرزوی مادر/پدر شدن می باشد و همچون یک مادر/پدر دلسوز و فداکار حاضر به انجام مسئولیت می باشد. تفاوت دیگر دگرپوشها با ترنسها در این مطلب است که دگر پوشها از اندام جنسی خود کاملا راضی هستند و به هیچ عنوان احساس خجالت و یا ناراحتی از اندام جنسی خود ندارند ولی یک ترنس از اندام جنسی خود ناراضی است و مایل به تغییر آن به جنس دلخواه است و جسم فعلی را از آن خود نمیداند و از اندام فعلی خود احساس خجالت و شرم دارد.
سوال اولی که باید به آن بپردازیم این است که هویت جنسیچیست و چگونه شکل می گیرد؟عوامل موثر در این باره را می توان به پنج دسته تقسیم کنیم:
-۱ ھویت ژنتیکی : وضعیت کروموزی هر فرد هویت ژنتیکی وی را شکل می دهد.
-۲ هویت فیزیکی : ظاهر و مشاهدات اولیه و ثانویه ماست.
-۳ هویت مغزی : ساختارھای عملکردی مغز ما در نواحی ھویتی است.
-۴ جنسیت و احساسات جنسیتی مغزی : رفتارها و تمایلات جنسیماست.
-۵ هویت جنسی:احساس ما نسبت به داشتن نوعی خاص از جنسیت است.
” پس یک فرد می تواند دارای بدن ،جنسیت مغزی و هویت جنسی مردانه باشد اما هویت مغزی وی به جنس مخالف تعلق داشته باشد.
نکته بسیار مهم اینکه تمامی این موارد تا آخر عمر ثابت می ماند و قابل تغییر نیست.یعنی دقیقا مثل کروموزومها و ساختار ژنتیکی بقیه موارد نیز ثابت هستند.
پس به زبان ساده ترنسکشوال روحی است که در جسمی متضاد قرار گرفته است. ترنسکشوال یک میل جنسی ( مانند همجنس خواهی و یا دگر جنس خواهی و…) نیست. ترنسکشوال یک فرد عادی با اندام جنسی اشتباه است که باید با طی کردن مراحل پزشکی صحیح به اندام جنسی دلخواه خود برسد. پس از رسیدن به اندام جنسی دلخواه خود شروع به نشان دادن میل جنسی خود میکند. مانند تمامی انسانها که پس از بلوغ جنسی به میل جنسی دلخواه خود رفتار میکنند.
نکته دیگری که باید بدانیم این است که ترنسکشوالیسم با دگرپوشی ( cross.dress) کاملا متفاوت است دگر پوش ها تنها به ظاهر جنس مخالف در می ایند و هیچ میلی به انجام مسئولیتهای اجتماعی جنس مخالف ندارند. به عنوان مثال یک فرد زنانه پوش به هیچ عنوان درآرزوی مادر شدن نیست و یا نمیتواند یک خواهر دلسوز برای برادر خود باشد و فقط در رابطه جنسی مایل به پذیرفتن نقش یک زن می باشد. کما اینکه در بعضی موارد در رابطه جنسی همچون یک مرد رفتار میکند ولی یک ترنس در آرزوی مادر/پدر شدن می باشد و همچون یک مادر/پدر دلسوز و فداکار حاضر به انجام مسئولیت می باشد. تفاوت دیگر دگرپوشها با ترنسها در این مطلب است که دگر پوشها از اندام جنسی خود کاملا راضی هستند و به هیچ عنوان احساس خجالت و یا ناراحتی از اندام جنسی خود ندارند ولی یک ترنس از اندام جنسی خود ناراضی است و مایل به تغییر آن به جنس دلخواه است و جسم فعلی را از آن خود نمیداند و از اندام فعلی خود احساس خجالت و شرم دارد.
۷.۱k
۱۱ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.