دوست پسر جذاب من ادامه ( part 8 )
یونا : داشتم با موهام ور میرفتم که متوجه شدم دختر کناریم وسایلش رو جمع کرد و رفت پیش یکی دیگه نشست مین هی داشت میومد کنارم بشینه که یونگی زودتر اومد و اونجا نشست و معلم وارد شد و مین هی نتونست چیزی بگه
معلم : ....
یونا : چرا تو اومدی پیش من نشستی بچه ها سوال پیچت میکنن شاهزاده
یونگی : کی به تو اجازه داده منو شاهزاده صدا کنی من هر کاری دلم میخواد میکنم به اونا چه ربطی داره منم با اسم کوچیک صدا کن نه این لقب مسخره
یونا : ( لعنتی اصلا بداش مخن نیست که بعد دخترایی که روش کراشن منو اذیت میکنن لعنتی)
.............
زنگ تفریح دوم موقع نهار : .....
معلم : ....
یونا : چرا تو اومدی پیش من نشستی بچه ها سوال پیچت میکنن شاهزاده
یونگی : کی به تو اجازه داده منو شاهزاده صدا کنی من هر کاری دلم میخواد میکنم به اونا چه ربطی داره منم با اسم کوچیک صدا کن نه این لقب مسخره
یونا : ( لعنتی اصلا بداش مخن نیست که بعد دخترایی که روش کراشن منو اذیت میکنن لعنتی)
.............
زنگ تفریح دوم موقع نهار : .....
۶.۶k
۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.