رمان عاشقم باش🙃🫀
part 72
ارسلان
دیانا:چه غلطی کردی؟ارسلان؟
من:به خدا کصشر میگه باور نکن عشقم
دیانا:دهنتو ببند کثافت هوس باز عشقم عشقم نکن
(ازین جا به بعد همش با داده)
من:به من اعتماد نداری به اون جنده تازه از راه رسیده اعتماد کردی؟
دیانا:به تو اعتماد کنم؟ من اگه تورو نشناسم که باید برم بمیرم
من:اصن برو بمیر دختره کثافت
دیانا:بفهم ارسلانننن سه ماهه بارداره یعنی تو مدت ازدواج ما تو زن داشتی رفتی یکی دیگه رو کردی؟
من:چرا باید همچین کاری کنم؟
دیانا:چون هوس بازی دوس داری هر شب یکی زیرت باشه
من:دیانااااااا
دیانا:با دهن کثیفت اسممو به زبون نیار حرومزاده
دیانا رفت تو اتاق دیدم داره وسایلشو جمع میکنه
من:کجا؟
دیانا:تورو سننه
من:خفه شو من باید بدونم کجا میری
دیانا:چرا؟
من:چون شوهرتم
دیانا:عه چطور وقتی من با یکی باشم جنده میشم غیرتت گل میکنه اونوقت تو یکی رو باردار کنی من باید خفه شم و جیکمم در نیاد تو هر گوهی میخوای بخوری؟ نه خیر اگه تو شوهرمی منم زنتم حالام برو کنار میخوام برم
من:کجا میری بابا هنوز هیچی معلوم نیس
دیانا:ارسلان میفهمی داری چی میگی؟ تو شکم اون دختر یه ادمه یه موجود زنده بفهم
و منو پس زد رفت از در بیرون لباس عوض کردم رفتم دنبالش
رفتم تو کوچه دنبالش
من:دیانا صبر کن حرف میزنیم
دیانا:دیگه نمیتونم صبر کنم ببخشید
من:دیانا تورو خدا التماست میکنم
دیانا:نمیتونم
و رفت
بغض کردم
اخه من چرا باید تاوان گناه نکردمو بدم؟
#رمان
#عشق
#دیانا
#دیانا_رحیمی
#ارسلان
#ارسلان_کاشی
#اکیپ_سلاطین
#اکیپ_نیکا
ارسلان
دیانا:چه غلطی کردی؟ارسلان؟
من:به خدا کصشر میگه باور نکن عشقم
دیانا:دهنتو ببند کثافت هوس باز عشقم عشقم نکن
(ازین جا به بعد همش با داده)
من:به من اعتماد نداری به اون جنده تازه از راه رسیده اعتماد کردی؟
دیانا:به تو اعتماد کنم؟ من اگه تورو نشناسم که باید برم بمیرم
من:اصن برو بمیر دختره کثافت
دیانا:بفهم ارسلانننن سه ماهه بارداره یعنی تو مدت ازدواج ما تو زن داشتی رفتی یکی دیگه رو کردی؟
من:چرا باید همچین کاری کنم؟
دیانا:چون هوس بازی دوس داری هر شب یکی زیرت باشه
من:دیانااااااا
دیانا:با دهن کثیفت اسممو به زبون نیار حرومزاده
دیانا رفت تو اتاق دیدم داره وسایلشو جمع میکنه
من:کجا؟
دیانا:تورو سننه
من:خفه شو من باید بدونم کجا میری
دیانا:چرا؟
من:چون شوهرتم
دیانا:عه چطور وقتی من با یکی باشم جنده میشم غیرتت گل میکنه اونوقت تو یکی رو باردار کنی من باید خفه شم و جیکمم در نیاد تو هر گوهی میخوای بخوری؟ نه خیر اگه تو شوهرمی منم زنتم حالام برو کنار میخوام برم
من:کجا میری بابا هنوز هیچی معلوم نیس
دیانا:ارسلان میفهمی داری چی میگی؟ تو شکم اون دختر یه ادمه یه موجود زنده بفهم
و منو پس زد رفت از در بیرون لباس عوض کردم رفتم دنبالش
رفتم تو کوچه دنبالش
من:دیانا صبر کن حرف میزنیم
دیانا:دیگه نمیتونم صبر کنم ببخشید
من:دیانا تورو خدا التماست میکنم
دیانا:نمیتونم
و رفت
بغض کردم
اخه من چرا باید تاوان گناه نکردمو بدم؟
#رمان
#عشق
#دیانا
#دیانا_رحیمی
#ارسلان
#ارسلان_کاشی
#اکیپ_سلاطین
#اکیپ_نیکا
۳۴.۰k
۰۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.