پارت اول
پارت اول
سلام من (صبا) هستم و با خواهرم(سنم) در بیمارستان کار میکنیم
صبا:سنم آجی بدو دیرمون میشه
سنم:اومدم آجی
ساعت 8:00 شب بود به سمت بیمارستان حرکت کردیم
وارد بیمارستان شدیم لباس هایمان را عوض کردیم و مشغول کار شدیم
داشتم کار میکردم که گوشیم زنگ خورد
صبا:الو سلام خاله جان نمیتونم زیاد حرف بزنم چیزی شده
خاله(باران):سلام صبا مامانت ...
سلام من (صبا) هستم و با خواهرم(سنم) در بیمارستان کار میکنیم
صبا:سنم آجی بدو دیرمون میشه
سنم:اومدم آجی
ساعت 8:00 شب بود به سمت بیمارستان حرکت کردیم
وارد بیمارستان شدیم لباس هایمان را عوض کردیم و مشغول کار شدیم
داشتم کار میکردم که گوشیم زنگ خورد
صبا:الو سلام خاله جان نمیتونم زیاد حرف بزنم چیزی شده
خاله(باران):سلام صبا مامانت ...
۲.۶k
۱۴ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.