تک پارتی(درخواستی)
#درخواستی
#تک_پارتی
#هان
وقتی سرت باهم دعوا میکنن!
درخواستی اسم دختر(سوجین)
علامت هان_ علامت سوجین+ علامت سوهو (پسرشون)^
ویو سوجین
با رسیدن به پذیرای صدا ها داشتن واضع تر میشدن..
^نههه مالههه منه!
_اصلااااا هم مالههه منه!
سوجین درو باز کرده و وارد پذیرای شد ولی سوهو و هان اونقد درگیر دعوا بودن که متوجه اون نشدن!
^نهههه گفتمممم
+منم ارهههه گفتم!
+چیشده چرا دعوا میکنین؟
صدای دعواشون اونقد بلند بود که سوجین حتا صدای خودشو هم به زور شنید!
پس کمی شنوا وایستاد تا متوجه شه موضوع چیه!
^هه من هر شب بغلش میکنممممم
_هه پسر جون من هر شب بوسش میکنمم!
^هه پدرممم منممم بوسش میکنممم!
سوجین که تازه متوجه شده موضوع چیه و قشنگ میفهمید که حرف بعدی هان قراره چی باشه بدو بدو رفت سمتش و
_من هر شب...
زود دهنشو گرفت و گفت:یااا شمااا دوتا دارین چیکار میکنین!
^مامانننن خوب شد که امدییی
سوجین دستشو از دهن هان برداشت که هان گفت:اره عشقم خوب شد که امدی!
سوجین دست به سینه به هان خیره شد و گفت:موضوع چیه؟
هان:سوجین به اون پسرت بگو تو مال منی!
از طرفی دیگر سوهو هم داد زد
^ماماننن به بابا بگووو تو ماللل منیییی!
خندیدم و گفتم:هان واقعا داری به بچه ۱۰ ساله جهل میکنی؟
هان بلند شد و گفت:بچه ات شروع کردهه!
^مامانننن ماله منهههه
_نههههه مالههه منننههه
سوجین نفسشو صدا دار داد بیرون و گفت:بیایین بازی کنیم کی برنده شد من ماله اونم نظرتون چیه؟
هان و سوهو باهم:عالیهههههه ارههه
هردوشون امدن سمتم و گفتن:بازی چیه؟
+هان تو بیا دست راستمو بگیر و سوهو تو هم دست چپمو..
کاری که گفتمو انجام دادن!
+حالا منو بکشین هر کدومتون تونستین منو بکشین سمتتون من ماله اونم!
هردو قیافشونو ناراحت کردن و دستمو ول کردم
منی که از موضوع چیزی حالی نمیشدم خندیدم و گفت:ها چیههه بکشید دیگه!
_نمیشه!
+چرا؟
^چون...
هان ادامه داد:اگه بکشیم دستت درد میکنه!
خندیدم و گفتم:پس نتیجه اینه که من ماله هر دوتونم:)
هان و سوهو که تازه متوجه موضوع شدن
دستمو وا کردم و گفتم:بیایین بغلم دوتا خنگولم:)
هان و سوهو هجوم بردن سمت سوجین و محکم بغلش کردن!
The end...
#تک_پارتی
#هان
وقتی سرت باهم دعوا میکنن!
درخواستی اسم دختر(سوجین)
علامت هان_ علامت سوجین+ علامت سوهو (پسرشون)^
ویو سوجین
با رسیدن به پذیرای صدا ها داشتن واضع تر میشدن..
^نههه مالههه منه!
_اصلااااا هم مالههه منه!
سوجین درو باز کرده و وارد پذیرای شد ولی سوهو و هان اونقد درگیر دعوا بودن که متوجه اون نشدن!
^نهههه گفتمممم
+منم ارهههه گفتم!
+چیشده چرا دعوا میکنین؟
صدای دعواشون اونقد بلند بود که سوجین حتا صدای خودشو هم به زور شنید!
پس کمی شنوا وایستاد تا متوجه شه موضوع چیه!
^هه من هر شب بغلش میکنممممم
_هه پسر جون من هر شب بوسش میکنمم!
^هه پدرممم منممم بوسش میکنممم!
سوجین که تازه متوجه شده موضوع چیه و قشنگ میفهمید که حرف بعدی هان قراره چی باشه بدو بدو رفت سمتش و
_من هر شب...
زود دهنشو گرفت و گفت:یااا شمااا دوتا دارین چیکار میکنین!
^مامانننن خوب شد که امدییی
سوجین دستشو از دهن هان برداشت که هان گفت:اره عشقم خوب شد که امدی!
سوجین دست به سینه به هان خیره شد و گفت:موضوع چیه؟
هان:سوجین به اون پسرت بگو تو مال منی!
از طرفی دیگر سوهو هم داد زد
^ماماننن به بابا بگووو تو ماللل منیییی!
خندیدم و گفتم:هان واقعا داری به بچه ۱۰ ساله جهل میکنی؟
هان بلند شد و گفت:بچه ات شروع کردهه!
^مامانننن ماله منهههه
_نههههه مالههه منننههه
سوجین نفسشو صدا دار داد بیرون و گفت:بیایین بازی کنیم کی برنده شد من ماله اونم نظرتون چیه؟
هان و سوهو باهم:عالیهههههه ارههه
هردوشون امدن سمتم و گفتن:بازی چیه؟
+هان تو بیا دست راستمو بگیر و سوهو تو هم دست چپمو..
کاری که گفتمو انجام دادن!
+حالا منو بکشین هر کدومتون تونستین منو بکشین سمتتون من ماله اونم!
هردو قیافشونو ناراحت کردن و دستمو ول کردم
منی که از موضوع چیزی حالی نمیشدم خندیدم و گفت:ها چیههه بکشید دیگه!
_نمیشه!
+چرا؟
^چون...
هان ادامه داد:اگه بکشیم دستت درد میکنه!
خندیدم و گفتم:پس نتیجه اینه که من ماله هر دوتونم:)
هان و سوهو که تازه متوجه موضوع شدن
دستمو وا کردم و گفتم:بیایین بغلم دوتا خنگولم:)
هان و سوهو هجوم بردن سمت سوجین و محکم بغلش کردن!
The end...
۱۲.۰k
۱۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.