سلام بچه هااااا
سلام بچه هااااا
بالاخره اومدم با پارت ۵ ....
تناسخ ۵ اسکل به توکیو ریونجرز (پارت ۵ ) :
من : یا خدا ... امروز رابطتون چطور بود ؟
ری : اول که بیدار شدم با صدای باجی خان پا شدم ... که .... میگفت پاشو بریم مدرسه دیر میشه ...
و بعله ... همون قیافه ی مزخرف همیشگی دیگه ...
باجی : ری بدو بریم دیگهههه
ری : تو مگه اون عقب نبودی ؟ خیله خب باشه
باجی : اوه ... تو خواهر ناهویا سویا نیستی ؟
من دستپاچه گفتم : ااااا ... بله ..
باجی : بعضی وقتا که ری میرفت بیرون میدیدم توعم باهاش بودی . البته که ... ناهویا قبلا عکستو به هممون نشون داده ....
من : نانییییییی ؟ شت ...
باجی : چیه تو که خوشگلی
من یه لگد بهش زدم : اریگاتو ... ولی ... من رو مایکی ... * جلو دهنشو گرفت
باجی : هننننن ؟ شتتتت ...
من : بیشعورررررررررررر .... بهش بگی میکشمتتتتتت ...
ری گوش هردوشونو میگیره : بسه دیگههههه
اومممممممم
*بعد از داخل شدن به کلاس
شیزوکو : اما ؟ هینا ؟ آکانههههه ؟ اکانه اینجا چه گوهی میخورههههه ؟
ری چان : اکانه کیه ؟
ادامه در پارت بعدییییی .....
مرسی که اون قلب سفیدو لایک میکنیییی ...... ❤
بالاخره اومدم با پارت ۵ ....
تناسخ ۵ اسکل به توکیو ریونجرز (پارت ۵ ) :
من : یا خدا ... امروز رابطتون چطور بود ؟
ری : اول که بیدار شدم با صدای باجی خان پا شدم ... که .... میگفت پاشو بریم مدرسه دیر میشه ...
و بعله ... همون قیافه ی مزخرف همیشگی دیگه ...
باجی : ری بدو بریم دیگهههه
ری : تو مگه اون عقب نبودی ؟ خیله خب باشه
باجی : اوه ... تو خواهر ناهویا سویا نیستی ؟
من دستپاچه گفتم : ااااا ... بله ..
باجی : بعضی وقتا که ری میرفت بیرون میدیدم توعم باهاش بودی . البته که ... ناهویا قبلا عکستو به هممون نشون داده ....
من : نانییییییی ؟ شت ...
باجی : چیه تو که خوشگلی
من یه لگد بهش زدم : اریگاتو ... ولی ... من رو مایکی ... * جلو دهنشو گرفت
باجی : هننننن ؟ شتتتت ...
من : بیشعورررررررررررر .... بهش بگی میکشمتتتتتت ...
ری گوش هردوشونو میگیره : بسه دیگههههه
اومممممممم
*بعد از داخل شدن به کلاس
شیزوکو : اما ؟ هینا ؟ آکانههههه ؟ اکانه اینجا چه گوهی میخورههههه ؟
ری چان : اکانه کیه ؟
ادامه در پارت بعدییییی .....
مرسی که اون قلب سفیدو لایک میکنیییی ...... ❤
۲.۹k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.