hard thief part. 9
پشت سر اجوما میفرتم و همه جا رو بهم نشون داد و رسیدم به اشپز خونه در اشپز خونه اجوما مکثی کردو درو باز کرد
تا در و باز کار چشمام چهار تا شده بود همه داشتن کار می کرد ن و خیلی شلوغ بود ازبچگی عاشق اشپزی بودم می خواستم برم که چشم به یک نفر خورد یک پسر هم سن و سال های خودم روی زمین نشسته بود و به دیوار تکیه داده بود و توی چهرش هم ناراحتی و عصبانیت رو میشد دید
-اجوما اون پسر کیه؟
اجوما: اون اهاااا جانگ سو یکی از کسایی که ارباب اوردتش اینجاست تازه امده و یکم براش کارا سخته
- اها خب حالا اجوما خوشگله بگو من چی کار کنم
اجوما: اول برو اون رو کشو کلا و سرت کن
کلاه رو سرم کردمو تمام موهامو داخل کلا کردم و رو کش و پوشیدم ولی نمی تونستم بندشو ببندم سمت اجوما رفتم
-اجوما من نمی تونم با یک دست بندشو ببندم میشه برا ببندیش
اجوما: باش بده
اجوما بند روبست و منو بر جای پخت و پز و نقش من هم این بود که غذا ها رو هم بزنم واقعا هم زدن هم سخته ها( چیکار کردی مثلا دوتا چیز ریختن تو هم هم زدی کاری نکردی) 😑بازم سخته اخ اییییی دستم (حقته نگاه خدا زدت مواظب باش دیگه نزنتت)گمشووووووووووو(باش حالا حرص نخور پوستت خراب میشه بعد میرا میاد بهت تیکه میندازه هاااا)موچی میری یا خفت کنم(رفتم رفتم😂)
پختن غذا ناهار تمام شده و خسته روی صندلی نشستم اون دست گچیم هم هعی می خارید و خیلیییی رو اعصابم بود اه باید جین رو ببینم بهش بگم این گچ رو از دستم در بیاره دارم روانی میشم (بودی😂😂)
داشتم با خودم حرف میزدم که صدایی امد
جانگ سو: پاشو می خوام اینجا رو تمیز کنم
- برو بقیه جاها رو تمیز کن بعد بیا اینجا رو تمیز کن این همه جا حتما باید بیای همین یک نقطه ای که من نشستمو تمیز کنی
جانگ سو: اگه گشادیت میشه اون دوتا پا درازت رو بده بالا
- بی ادب خودت درازی بعد به من میگه
جانگ سو: اره میدونم بی ادبم حالا انقدر غر نزن
-ایششش لوس
جانگ سو: اه پاشو دیگه الان ارباب بیاد منو میکشه اینجا رو تمیز نکردم
-اسم اون ارباب چیه و کیه؟
جانگ سو: ارباب جیمین
-هاااااا جیمین و میگی
جانگ سو : هیسسسس نباید به اسم صداشون کنی
- ولش بابا من با جیمین و کوک دوستم اون تهیونگم برام عددی نیست
جیمین:جانگ سووووو کدوم گوری رفتیییی؟؟؟
جانگ سو: ا... اینجام ارباب
نظر یادتون نره ههههه😍😍
ادامه پارت هشت توی پست بعدی 😁😘
تا در و باز کار چشمام چهار تا شده بود همه داشتن کار می کرد ن و خیلی شلوغ بود ازبچگی عاشق اشپزی بودم می خواستم برم که چشم به یک نفر خورد یک پسر هم سن و سال های خودم روی زمین نشسته بود و به دیوار تکیه داده بود و توی چهرش هم ناراحتی و عصبانیت رو میشد دید
-اجوما اون پسر کیه؟
اجوما: اون اهاااا جانگ سو یکی از کسایی که ارباب اوردتش اینجاست تازه امده و یکم براش کارا سخته
- اها خب حالا اجوما خوشگله بگو من چی کار کنم
اجوما: اول برو اون رو کشو کلا و سرت کن
کلاه رو سرم کردمو تمام موهامو داخل کلا کردم و رو کش و پوشیدم ولی نمی تونستم بندشو ببندم سمت اجوما رفتم
-اجوما من نمی تونم با یک دست بندشو ببندم میشه برا ببندیش
اجوما: باش بده
اجوما بند روبست و منو بر جای پخت و پز و نقش من هم این بود که غذا ها رو هم بزنم واقعا هم زدن هم سخته ها( چیکار کردی مثلا دوتا چیز ریختن تو هم هم زدی کاری نکردی) 😑بازم سخته اخ اییییی دستم (حقته نگاه خدا زدت مواظب باش دیگه نزنتت)گمشووووووووووو(باش حالا حرص نخور پوستت خراب میشه بعد میرا میاد بهت تیکه میندازه هاااا)موچی میری یا خفت کنم(رفتم رفتم😂)
پختن غذا ناهار تمام شده و خسته روی صندلی نشستم اون دست گچیم هم هعی می خارید و خیلیییی رو اعصابم بود اه باید جین رو ببینم بهش بگم این گچ رو از دستم در بیاره دارم روانی میشم (بودی😂😂)
داشتم با خودم حرف میزدم که صدایی امد
جانگ سو: پاشو می خوام اینجا رو تمیز کنم
- برو بقیه جاها رو تمیز کن بعد بیا اینجا رو تمیز کن این همه جا حتما باید بیای همین یک نقطه ای که من نشستمو تمیز کنی
جانگ سو: اگه گشادیت میشه اون دوتا پا درازت رو بده بالا
- بی ادب خودت درازی بعد به من میگه
جانگ سو: اره میدونم بی ادبم حالا انقدر غر نزن
-ایششش لوس
جانگ سو: اه پاشو دیگه الان ارباب بیاد منو میکشه اینجا رو تمیز نکردم
-اسم اون ارباب چیه و کیه؟
جانگ سو: ارباب جیمین
-هاااااا جیمین و میگی
جانگ سو : هیسسسس نباید به اسم صداشون کنی
- ولش بابا من با جیمین و کوک دوستم اون تهیونگم برام عددی نیست
جیمین:جانگ سووووو کدوم گوری رفتیییی؟؟؟
جانگ سو: ا... اینجام ارباب
نظر یادتون نره ههههه😍😍
ادامه پارت هشت توی پست بعدی 😁😘
۱۴.۵k
۰۵ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.