my mafia
my mafia
p.¹¹
- خب من به یه مهمونی دعوتم و باید به پارتنر داشته باشم تو میتونی نقش پارتنرم رو بازی کنی
+ امم اره میتونم
- ممنون
+ خواهش
- الان میریم یه سر به بار اسلحه ها بزنیم و بعد میریم خرید
+ چشم
- من برم آماده شم
+ اوهوم
ویو ات
( رفتم لباسم رو عوض کردم موهام رو گذاشتم باز بمونه یکم آرایش کردم و عطر زدم آماده بودم رفتم پایین کوک ماشین رو آورده بود جلو عمارت منم سوار شدم و هرکس کردیم بعد ¹⁵مین رسیدیم در رو برام باز کردن و پیاده شدم و وارد بار شدم اسلحه ها رو چک کردم و چند تا ورگه رو امضا کردم بعد یم ساعت کارام تموم شد و از اونجا رفتیم و رفتیم به یه مرکز خرید پیاده شدیم و رفتیم داخل اول یه کت و شلوار برای کوک خریدیم)
- بزار ببینم این چطوره برو پرو کن
+ باشه ( رفت پرو کرد اومد )
- امم نه زیادی سادست
+( رفت یکی دیگه پرو کرد )
- این به اون لباسی که میخوام نمیاد
....
- آها این خوبه
+ بلخره خانوم یه چیزی پسند کرد
- ( اروم خندید ) ( رفتن لباس رو گرفتن و حساب کردن )
فروشنده : چه زوج جذابی خیلی بهم میاین ( لبخند )
ویو نویسنده
( بعد حرف فروشنده ات و کوک بهم نگاه کردن چند ثانیه بهم زل زده بودن که کوک روشو برگردوند و از فروشنده تشکر کرد و از مغازه اومدن بیرون و وارد به مغازه دیگه شدن ات برا خودش لباس انتخاب کرد و خرید بعد از خرید رفتن به شرکت و بعد از اتمام جلسه که تقریبا نیم ساعت طول کشید رفتن خونه )
ویو ات
( رسیدیم خونه رفتم تو اتاقم یه دوش ²⁰ مینی گرفتم و اومدم بیرون روتین پوستیم رو انجام دادم و موهام رو خشک کردم لباس پوشیدم رفتم وایین ناهار آماده بود ناهار رو خوردم و رفتم تو اتاقم به ساعت نگاه کردم ساعت ¹ بود گوشیمو روی الارم گذاشتم و خاستم یه چرت بزنم رو تخت دراز کشیدم و پتومو رو خودم انداختم بعد چند دقیقه خوابم برد )
p.¹¹
- خب من به یه مهمونی دعوتم و باید به پارتنر داشته باشم تو میتونی نقش پارتنرم رو بازی کنی
+ امم اره میتونم
- ممنون
+ خواهش
- الان میریم یه سر به بار اسلحه ها بزنیم و بعد میریم خرید
+ چشم
- من برم آماده شم
+ اوهوم
ویو ات
( رفتم لباسم رو عوض کردم موهام رو گذاشتم باز بمونه یکم آرایش کردم و عطر زدم آماده بودم رفتم پایین کوک ماشین رو آورده بود جلو عمارت منم سوار شدم و هرکس کردیم بعد ¹⁵مین رسیدیم در رو برام باز کردن و پیاده شدم و وارد بار شدم اسلحه ها رو چک کردم و چند تا ورگه رو امضا کردم بعد یم ساعت کارام تموم شد و از اونجا رفتیم و رفتیم به یه مرکز خرید پیاده شدیم و رفتیم داخل اول یه کت و شلوار برای کوک خریدیم)
- بزار ببینم این چطوره برو پرو کن
+ باشه ( رفت پرو کرد اومد )
- امم نه زیادی سادست
+( رفت یکی دیگه پرو کرد )
- این به اون لباسی که میخوام نمیاد
....
- آها این خوبه
+ بلخره خانوم یه چیزی پسند کرد
- ( اروم خندید ) ( رفتن لباس رو گرفتن و حساب کردن )
فروشنده : چه زوج جذابی خیلی بهم میاین ( لبخند )
ویو نویسنده
( بعد حرف فروشنده ات و کوک بهم نگاه کردن چند ثانیه بهم زل زده بودن که کوک روشو برگردوند و از فروشنده تشکر کرد و از مغازه اومدن بیرون و وارد به مغازه دیگه شدن ات برا خودش لباس انتخاب کرد و خرید بعد از خرید رفتن به شرکت و بعد از اتمام جلسه که تقریبا نیم ساعت طول کشید رفتن خونه )
ویو ات
( رسیدیم خونه رفتم تو اتاقم یه دوش ²⁰ مینی گرفتم و اومدم بیرون روتین پوستیم رو انجام دادم و موهام رو خشک کردم لباس پوشیدم رفتم وایین ناهار آماده بود ناهار رو خوردم و رفتم تو اتاقم به ساعت نگاه کردم ساعت ¹ بود گوشیمو روی الارم گذاشتم و خاستم یه چرت بزنم رو تخت دراز کشیدم و پتومو رو خودم انداختم بعد چند دقیقه خوابم برد )
۸.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.