معشوقه ی مافیا (پارت ۲)

شرط ها هنوز انجام نشده بود ولی چون مهربونم پارت بعدی رو میزارم .
(شب )
از زبان ا/ت
الان وقت خوبی برای رفتن به اون قلعه بود .
یه تیپ جذاب مشکی با مو های گوجه ای زدم .
میدونستم این استایل برای مهمونیه ولی خب خیلی دوست داشتم که بپوشمش .
( لباست اسلاید ۲)
پرش زمانی به قلعه
هوا تاریک بود . برای رسیدن به قلعه باید از یه تونل رد می شدم . راستش از تاریکی لذت می برم پس مشکلی نداره .صدای قدم هام به گوشم می رسید . انگار فقط خودم و خودم بودم . همه جا سکوت بود و این حس عجیبی بهم دست می داد .
وقتی از تونل گذشتم به یه قلعه ی بزرگ و متروکه رسیدم که البته به جرئت می تونم بگم که قلعه ی فوق‌العاده قشنگی بود .
همینطور به عظمتش خیره شده بودم .
اما این دقت به ضررم شد .
چون کسی که بیهوشم کرد رو ندیدم .

می دونم کم نوشتم ولی دفعه ی بعدی جبران می کنم.
شرایط برا پارت بعدی :
۱۰ لایک