تکپارتی کوک
وقتی بدون اجازش موهاتو کوتاه میکنی و.....
ات ویو
سلام من اتم 23 سالمه و دوساله با کوک ازدواج کردم کوکم که نشناسید باید برید سرتون بکوبید به دیوار
وایییییی خدااااا خسته شدم دیگه اهههه موهام بلنده هرکاری میکنمممم تو دست و پامهههه کوک موی بلند دوست داره ولی من اذیت میشمممم هوففففففف اهههه امروز کوک دیرتر میاد میرم موهامو کوتاه میکنم
پرش زمانی چهار ساعت بعد
ات ویو
داشتم خودمو تو اینه نگاه میکردم وایییییی موهام کوتاه کردم چه حاذاب شدممم هننننننننننن واییییی به کوک چی بگممم کلمو میکنهههههه عحب شکرییی خوردممم خداااایاااا اللن میادددد
درینگ درینگ(زنگ در)
بسم الله الرحمن الرحیم اومدددددد
رفتم درو باز کردم
کوک ویو
اهههه چقد خسته شودممم برم خونه دیگه زنگ درو زدم و ات درو باز کرد
چیییییییییییییییییییییییییییی
کوک:ات موهاتتتتتت کوووووووو
ات:اممم ببخشید کوتاهشون کردن
کوک:بیترادببب چرا بهم نکفتییی من موی بلندتو میخواااممممم
ویو خودمممم
کوک اومد داخل و رفت تو اتاقشو درو بست و با عصبانیت رفت رو تخت دراز کشید اتم اون بیرون مونده بود
ویو ات
واییییییییییییی حالا چیکار کنم باید از دلش در بیارمممم رفتم یه کاغذ اوردم روش یه قلب کشیدم و نوشتم ببخشید بعد از زیر در کردمش داخل اما کوکی پسش زد...ازین کارش ناراحت شدم ولی من ول کن نیستم دوباره کردمش زیر در که پسش زدددد هعیی دیگه بغضم گرفت رفتم تو سالن نشستم گریه کردن
کوک ویو
صدای گریه هاش میومد فکر کنم دیگه زیاده روی کردم ناراحت شوددد اههه خداااا از تو گلدون کنار میز یه شاخه گل برداشتمو رفتم بیرون از پشت بغلش کردم و گلو بهش دادم حالا که دقت میکنم با این موها قشنگ ترم شده بود ازش معذرت خواهی کردمو تموم شد دیگه تو هم ول کن من باش عهههههه برو پی زندگیت دارم میگم تمومم شدددددد
ات ویو
سلام من اتم 23 سالمه و دوساله با کوک ازدواج کردم کوکم که نشناسید باید برید سرتون بکوبید به دیوار
وایییییی خدااااا خسته شدم دیگه اهههه موهام بلنده هرکاری میکنمممم تو دست و پامهههه کوک موی بلند دوست داره ولی من اذیت میشمممم هوففففففف اهههه امروز کوک دیرتر میاد میرم موهامو کوتاه میکنم
پرش زمانی چهار ساعت بعد
ات ویو
داشتم خودمو تو اینه نگاه میکردم وایییییی موهام کوتاه کردم چه حاذاب شدممم هننننننننننن واییییی به کوک چی بگممم کلمو میکنهههههه عحب شکرییی خوردممم خداااایاااا اللن میادددد
درینگ درینگ(زنگ در)
بسم الله الرحمن الرحیم اومدددددد
رفتم درو باز کردم
کوک ویو
اهههه چقد خسته شودممم برم خونه دیگه زنگ درو زدم و ات درو باز کرد
چیییییییییییییییییییییییییییی
کوک:ات موهاتتتتتت کوووووووو
ات:اممم ببخشید کوتاهشون کردن
کوک:بیترادببب چرا بهم نکفتییی من موی بلندتو میخواااممممم
ویو خودمممم
کوک اومد داخل و رفت تو اتاقشو درو بست و با عصبانیت رفت رو تخت دراز کشید اتم اون بیرون مونده بود
ویو ات
واییییییییییییی حالا چیکار کنم باید از دلش در بیارمممم رفتم یه کاغذ اوردم روش یه قلب کشیدم و نوشتم ببخشید بعد از زیر در کردمش داخل اما کوکی پسش زد...ازین کارش ناراحت شدم ولی من ول کن نیستم دوباره کردمش زیر در که پسش زدددد هعیی دیگه بغضم گرفت رفتم تو سالن نشستم گریه کردن
کوک ویو
صدای گریه هاش میومد فکر کنم دیگه زیاده روی کردم ناراحت شوددد اههه خداااا از تو گلدون کنار میز یه شاخه گل برداشتمو رفتم بیرون از پشت بغلش کردم و گلو بهش دادم حالا که دقت میکنم با این موها قشنگ ترم شده بود ازش معذرت خواهی کردمو تموم شد دیگه تو هم ول کن من باش عهههههه برو پی زندگیت دارم میگم تمومم شدددددد
۸.۳k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.