فیک مافیای من پارت ۲:
فیک مافیای من پارت ۲:
استاد اومد و یک درس مزخرف داد و رفت منم کله کلاس خواب بدم
بعد از اینکه مدرسه تموم شد رفتم سواره ماشینم شدم و راه افتادم سمته عمارت همینی که رسیدم جونگیون به سرعت اومد سمتم(جونگیون دسته راسته ا،ته)
جونگیون:قربان قربان
ا،ت:چی شده(سرد)
جونگیون:باردهای اسلحه رو آزمون دزدیدن
ا،ت:اهههه فاککککک
ا،ت:میدونی کاره کی بوده؟
جونگیون:جعون جونگ کینگ (بچه ها جونگ کینگ بابای کوکه)
ا،ت:اههه این جونگ کینگ واقعا دیگه از حدش گذشته امشب میرم عمارتش و تحدیدش میکنم هم تو بیا هم دو تا از قوی ترین بادیگاردامو بیار
جونگیون:چشم قربان
ا،ت:خوبه میتونی بری
جونگیون :با اجازه
رفتم داخله عمارت و مستقیم رفتم توی اتاق مخصوصم این اتاقم توش یک عالمه شراب قرمز و الکل و سیگار بود من خیلی اینارو دوست دارم البته بار هم میرم ممکنه براتون سوال باشه که من هنوز هیجده سالمه و هنوز کامل بزرگ نشدم اما نه من الان برای همه بزرگم و کسی حق نداره روی حرفه من حرف بزنه
بعد از چند ساعت که داشتم شراب قرمزمو می خوردم اعصابم داغون بود چون مست نمیشدم پس دیگه نخوردم و رفتم توی اتاقم و یک حموم رفتم و بعد از ۳۰ مین اومدم بیرون و برای امشب یک لباس انتخاب کردم و یک آرایش دارک ولی کم انجام دادم و اسلحم رو پر کردم بعد گذاشتم پشتم و رفتم پایین که دیدم هم جونگیون حاضره هم اون دوتا گنده ها
ا،ت:بریم
به سمت ماشینم رفتم و جونگیون درو برام باز کرد و من نشستم که دوتا گنده ها جلو بودند و منو جونگیون هم عقب
رسیدیم عمارت جونگ کینگ که به همه دستور دارم اول همه ی بادیگار دارو اروم بکشن و سرو صدا نکنن
جونگیون و اون دوتا گنده ها همه ی بادیگاردارو کشتن و پایین منتظره من بودند
به سمت اتاق جونگ کینگ رفتم که با چیزی که دیدم کپ کردم......
#lranians__love_Jk
استاد اومد و یک درس مزخرف داد و رفت منم کله کلاس خواب بدم
بعد از اینکه مدرسه تموم شد رفتم سواره ماشینم شدم و راه افتادم سمته عمارت همینی که رسیدم جونگیون به سرعت اومد سمتم(جونگیون دسته راسته ا،ته)
جونگیون:قربان قربان
ا،ت:چی شده(سرد)
جونگیون:باردهای اسلحه رو آزمون دزدیدن
ا،ت:اهههه فاککککک
ا،ت:میدونی کاره کی بوده؟
جونگیون:جعون جونگ کینگ (بچه ها جونگ کینگ بابای کوکه)
ا،ت:اههه این جونگ کینگ واقعا دیگه از حدش گذشته امشب میرم عمارتش و تحدیدش میکنم هم تو بیا هم دو تا از قوی ترین بادیگاردامو بیار
جونگیون:چشم قربان
ا،ت:خوبه میتونی بری
جونگیون :با اجازه
رفتم داخله عمارت و مستقیم رفتم توی اتاق مخصوصم این اتاقم توش یک عالمه شراب قرمز و الکل و سیگار بود من خیلی اینارو دوست دارم البته بار هم میرم ممکنه براتون سوال باشه که من هنوز هیجده سالمه و هنوز کامل بزرگ نشدم اما نه من الان برای همه بزرگم و کسی حق نداره روی حرفه من حرف بزنه
بعد از چند ساعت که داشتم شراب قرمزمو می خوردم اعصابم داغون بود چون مست نمیشدم پس دیگه نخوردم و رفتم توی اتاقم و یک حموم رفتم و بعد از ۳۰ مین اومدم بیرون و برای امشب یک لباس انتخاب کردم و یک آرایش دارک ولی کم انجام دادم و اسلحم رو پر کردم بعد گذاشتم پشتم و رفتم پایین که دیدم هم جونگیون حاضره هم اون دوتا گنده ها
ا،ت:بریم
به سمت ماشینم رفتم و جونگیون درو برام باز کرد و من نشستم که دوتا گنده ها جلو بودند و منو جونگیون هم عقب
رسیدیم عمارت جونگ کینگ که به همه دستور دارم اول همه ی بادیگار دارو اروم بکشن و سرو صدا نکنن
جونگیون و اون دوتا گنده ها همه ی بادیگاردارو کشتن و پایین منتظره من بودند
به سمت اتاق جونگ کینگ رفتم که با چیزی که دیدم کپ کردم......
#lranians__love_Jk
۸.۹k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.