اسراف و اذان
فکر کن کاسبی دارد مال حلال در می آورد یک دفعه مردی از دور میگوید خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است و می گوید که او شهادت میدهد ستوده ای فرستاده خدا است و او شهادت میدهد که بزرگواری ولی خدا است ؟؟؟ بعد آن شخص میگوید که بشتاب به سوی بهترین عمل !!
.
شاید کاسب دارد آب میفروشد و اگر نفروشد مشتری هلاک میشود
.
کاسب چون حبیب الله است ادامه معامله را به بعد محول می کند وقتی برمی گردد شخص از تشنگی هلاک شده است
.
کجای این قصه ایراد دارد؟؟ آیا اذان بعد از ظهور این شکلی می ماند ؟؟
.
شاید کاسب دارد آب میفروشد و اگر نفروشد مشتری هلاک میشود
.
کاسب چون حبیب الله است ادامه معامله را به بعد محول می کند وقتی برمی گردد شخص از تشنگی هلاک شده است
.
کجای این قصه ایراد دارد؟؟ آیا اذان بعد از ظهور این شکلی می ماند ؟؟
۱۴۹
۲۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.