주인과 노예💱
주인과 노예💱
P~۱
ویو مینجی:
صبح از خوابه نازم بیدار شدم خیلی خواب عجیبی بود 🤨امم ولش رفتم کارایه لازم رو کردم و اومدم روتینم رو انجام دادم از ارایش زیاد خوشم نمیاد برا همین همیشه یه رژه کمرنگ قرمز به رنگه لبام میزنم و یه بارم لب روش صورتم بدون ارایش خوبه دونه و اینجور چیزا ندارم *از الان بگم ۲۳سالشه*لباسمو پوشیدم*اسلاید دو*و رفتم به سمته کافه دارک اسمه کافه کافه دارکه من اونجا کار میکنم اونجا کلن سبکه مافیایی داره بعضی وقتا مافیا ها هم میان برا معامله و اینجور چیزا و رسیدم رفتم تو و پیشبندم رو پوشیدم و رفتم پشته میزه تا شروع کنم
کای:مینجی برو سفارش اون میز رو ببر
مینجی:چشم الان
مینجی:بفرمایید
ته:مرسی
جیمین:ممنون*مینجی رف*
ته:خب حالا چیکار کنیم کوک میکشتمون
جیمین:هنوز برده ها نرسیدن
ته:نه من چنتا پیدا کردم یکی دیگه خوب میشه
جیمین:موافقم بنظرت.....*گوشی جیمین زنگ میخوره*
مکالمه:
+الو
×کجایین
+کافه دارک
×برده ها خدمتکار!؟
+یکی دوتا مونده
×هنوززززززز*داد جیمین گوشی رو یکم فاصله میده از گوشیش*
+اروم کوک اروم یکی دیگه پیدا شده نگران نباش
×زود بیاین و بیارینشون
+باوش
پایان مکالمه:
ته:چرا گفتی هس هنوز پیدا نشده!
جیمین:یکی رو همین الان دیدم
ته:کی
جیمین:اون*اشاره به مینجی*
ته:اون
جیمین:من دیگه حوصله ندارم بگردم دنبال چنتا دختر برا خدمتکاری همین خوبی دیگه
ته:باش الان میگم اطلاعاتشو دربیارن
الو
بله
عکسش رو فرستادم
اره همین بگرد پیداش کن تا ۵دیقه دیگه
پیداش کردی
افرین خب دیگه فعلا
جیمین:چی شد
ته:بریم تو ون میگم
جیمین:اوک
تو ون:
ته:خب اینه
جیمین:پارک مینجی ۲۳ساله تو کافه دارک کار میکنه ادرسش.......هس پدر و مادرش تو تایلندن و وضع مالی عادی فقیر
ته:پس اون اینجا تنهاس پدر و مادرش چرا تو تایلندن
جیمین:اوو
ته:چیشده
جیمین:پدر و مادرش وضعشون خوبه تو یه هتل ۵ستاره شبی۱۰هزار دلاری زندگی میکنن
ته:یعنی ولش کردن
جیمین:نمیدونم
ته:خب امروز ساعت ۵کارش تموم میشه بقیه روزا بیست و چهار ساعته جوری که فقط دو ساعت میتونه بخوابه
جیمین:زندگیش سخته مثه قبل ما
ته:اره هممون اعضا هم اضافه کن
جیمین:اره خب الان ساعت۴:۵۸الانا دیگه میاد بیرون
سه مین بعد
ته:اوناهاش
مینجی:
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#Iranians_love_Jk
P~۱
ویو مینجی:
صبح از خوابه نازم بیدار شدم خیلی خواب عجیبی بود 🤨امم ولش رفتم کارایه لازم رو کردم و اومدم روتینم رو انجام دادم از ارایش زیاد خوشم نمیاد برا همین همیشه یه رژه کمرنگ قرمز به رنگه لبام میزنم و یه بارم لب روش صورتم بدون ارایش خوبه دونه و اینجور چیزا ندارم *از الان بگم ۲۳سالشه*لباسمو پوشیدم*اسلاید دو*و رفتم به سمته کافه دارک اسمه کافه کافه دارکه من اونجا کار میکنم اونجا کلن سبکه مافیایی داره بعضی وقتا مافیا ها هم میان برا معامله و اینجور چیزا و رسیدم رفتم تو و پیشبندم رو پوشیدم و رفتم پشته میزه تا شروع کنم
کای:مینجی برو سفارش اون میز رو ببر
مینجی:چشم الان
مینجی:بفرمایید
ته:مرسی
جیمین:ممنون*مینجی رف*
ته:خب حالا چیکار کنیم کوک میکشتمون
جیمین:هنوز برده ها نرسیدن
ته:نه من چنتا پیدا کردم یکی دیگه خوب میشه
جیمین:موافقم بنظرت.....*گوشی جیمین زنگ میخوره*
مکالمه:
+الو
×کجایین
+کافه دارک
×برده ها خدمتکار!؟
+یکی دوتا مونده
×هنوززززززز*داد جیمین گوشی رو یکم فاصله میده از گوشیش*
+اروم کوک اروم یکی دیگه پیدا شده نگران نباش
×زود بیاین و بیارینشون
+باوش
پایان مکالمه:
ته:چرا گفتی هس هنوز پیدا نشده!
جیمین:یکی رو همین الان دیدم
ته:کی
جیمین:اون*اشاره به مینجی*
ته:اون
جیمین:من دیگه حوصله ندارم بگردم دنبال چنتا دختر برا خدمتکاری همین خوبی دیگه
ته:باش الان میگم اطلاعاتشو دربیارن
الو
بله
عکسش رو فرستادم
اره همین بگرد پیداش کن تا ۵دیقه دیگه
پیداش کردی
افرین خب دیگه فعلا
جیمین:چی شد
ته:بریم تو ون میگم
جیمین:اوک
تو ون:
ته:خب اینه
جیمین:پارک مینجی ۲۳ساله تو کافه دارک کار میکنه ادرسش.......هس پدر و مادرش تو تایلندن و وضع مالی عادی فقیر
ته:پس اون اینجا تنهاس پدر و مادرش چرا تو تایلندن
جیمین:اوو
ته:چیشده
جیمین:پدر و مادرش وضعشون خوبه تو یه هتل ۵ستاره شبی۱۰هزار دلاری زندگی میکنن
ته:یعنی ولش کردن
جیمین:نمیدونم
ته:خب امروز ساعت ۵کارش تموم میشه بقیه روزا بیست و چهار ساعته جوری که فقط دو ساعت میتونه بخوابه
جیمین:زندگیش سخته مثه قبل ما
ته:اره هممون اعضا هم اضافه کن
جیمین:اره خب الان ساعت۴:۵۸الانا دیگه میاد بیرون
سه مین بعد
ته:اوناهاش
مینجی:
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#Iranians_love_Jk
۵.۳k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.