پارت۱۷
پارت۱۷
زندگی مافیایی من با پسر عمو خشن🖤🎚
ویو کوک
رفتم دم در اتاقش داشت با تلفن حرف میزد
ا.ت: یک هفته ی دیگه؟ نمیشه همین الان بیاین؟
یعنی داره بای کی حرف میزنه فکر کنم داره با عمو سوهو حرف می زنه.
ا.ت: باشه باشه خدافظ.
در رو زدم (تق تق)
جونگ کوک: ا.ت می تونم بیام تو؟
جوابی نداد دوباره در زدم
جونگ کوک: ا.ت دارم نگران میشما؟
ا.ت: اون موقع کنم زیرت بودم نگرانم نبودی حالا داری نگرانم میشی برو گمشو
ا.ت ویو
ا.ت اونموقع که زیرت بودم نگرانم نبودی حالا داری نگرانم میشی برو گمشو
کوک ا.ت من اونموقع عصبانی بودم نفهمیدم چه کار کردم
ا.ت خوب باید عصبانیت رو روی من خالی میکردی بغض سگی
کوک یهو اومد تو و بغلم کرد و منم شروع کردم گریه کردن
کوک تروخدا ببخشم حالام کاراتو بکن بریم بیرون
ا.ت باش پس برو بیرون که آماده شم
کوک نمیرم
ا.ت یعنی چی برووو
جونگ کوک رومو اون ور میکنم عوض کن
ا.ت. باش. (عصبانی)
زندگی مافیایی من با پسر عمو خشن🖤🎚
ویو کوک
رفتم دم در اتاقش داشت با تلفن حرف میزد
ا.ت: یک هفته ی دیگه؟ نمیشه همین الان بیاین؟
یعنی داره بای کی حرف میزنه فکر کنم داره با عمو سوهو حرف می زنه.
ا.ت: باشه باشه خدافظ.
در رو زدم (تق تق)
جونگ کوک: ا.ت می تونم بیام تو؟
جوابی نداد دوباره در زدم
جونگ کوک: ا.ت دارم نگران میشما؟
ا.ت: اون موقع کنم زیرت بودم نگرانم نبودی حالا داری نگرانم میشی برو گمشو
ا.ت ویو
ا.ت اونموقع که زیرت بودم نگرانم نبودی حالا داری نگرانم میشی برو گمشو
کوک ا.ت من اونموقع عصبانی بودم نفهمیدم چه کار کردم
ا.ت خوب باید عصبانیت رو روی من خالی میکردی بغض سگی
کوک یهو اومد تو و بغلم کرد و منم شروع کردم گریه کردن
کوک تروخدا ببخشم حالام کاراتو بکن بریم بیرون
ا.ت باش پس برو بیرون که آماده شم
کوک نمیرم
ا.ت یعنی چی برووو
جونگ کوک رومو اون ور میکنم عوض کن
ا.ت. باش. (عصبانی)
۱۱.۳k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.