پارت آخر
که یهو افتادن روی همدیگه دوتاییشون پاشدن
==ویو جیمن==
حس میکنم عاشق ا/ت شدم
""ویو ا/ت ""
حس میکنم عاشق جیمین شدم
ا/ت و جیمین به دوستاشون گفتن اونا تصمیم گرفتن برنامه ای به پا کنند
قرار بود یک جشن بگیرن و هما جاشو پر قلب کنن
%%زمان جشن%%
سوجین:بچه ها همه چی اوکیه الان میرسن
تهیونگ :آره درسته
جیمین و ا/ت همزمان وارد شدن و
ا/ت بغضی شد و همو بغل کردن یک بوسه کوتاه روی لب همدیگه گزاشتن
.. پایان...
==ویو جیمن==
حس میکنم عاشق ا/ت شدم
""ویو ا/ت ""
حس میکنم عاشق جیمین شدم
ا/ت و جیمین به دوستاشون گفتن اونا تصمیم گرفتن برنامه ای به پا کنند
قرار بود یک جشن بگیرن و هما جاشو پر قلب کنن
%%زمان جشن%%
سوجین:بچه ها همه چی اوکیه الان میرسن
تهیونگ :آره درسته
جیمین و ا/ت همزمان وارد شدن و
ا/ت بغضی شد و همو بغل کردن یک بوسه کوتاه روی لب همدیگه گزاشتن
.. پایان...
۲۳۴
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.