~•فرشته من•~
( عام خب من الان خونه عمه ام اینم بزور میزارم اره خلاصه تا عمه ام خوابه اومدم بزارم)
Part 11
از زبان ا/ت•
داشتم با جیمین حرف میزدم که یهو چشام سیاهی رفت و بیهوش شدم
از زبان جیمین•
داشت حرف میزد که یهو بیهوش شد
یه دفعه رفتیم تو یه باغ گل بزرگ این باغ بانو
باز چی از جونمون میخواد؟
جیمی: باز چی میخوای؟ نکنه دوباره میخوای ازم بگیریش؟
بانو: نه اتفاقا.... میخوام کمک کنم
جیمی : ما نیاز به کمک تو نداریم دست از سرمون بردار
بانو: تو نمیتونی اینجوری باهاش باشی.... بزار کمکت کنم
جیمی: نمیخواام
بانو: تو باید یه ادم بشی.... میتونم بهت بگم چجوری این کارو بکنی
جیمی: حرف بزن(بانو چه افریته ایه)
بانو: باید از اب چشمه سرخ بخوری... کار راحتی نیست چون درست زیر دست شیطانه
جیمی: اگه منو یه انسان میکنه و بعدش میتونم ا/ت باشم انجامش میدم بگو دقیقا چجوری برم اونجا
بانو: اول باید با اِز ( همون ازرائیل عه یادش بخیر ازی جون میگفتم بهش) معامله کنی باید راضی شه به عنوان یه مرده ببرت جهنم.... فک کنم واسه یه روز استراحت هرکاری میکنه
جیمی: خیر سرت خدایی داری بنده اتو به رشوه تشویق میکنی؟
بانو: راه بهتری سراغ داری؟
جیمی: خیله خب بقیه اش؟
بانو: وقتی بردت اونجا یه راست میبرتت پیش اون (شیطان) وقتی داره حرف میزنه و حواس شیطان به تو نیست خیلی اروم و یواش از اب چشمه سرخ بردار یه قطره اشم میتونه تو رو به انسان تبدیل کنه
جیمی: خیله خب قبوله
از زبان ا/ت •
وقتی بیدار شدم دیدم جیمین داره با بانو حرف میزنه تو یه باغ بزرگ گل بودیم
ا/ت: جیمین... باز چی شده؟
جیمی: ا/ت پاشدی؟ چیزی نیست فقط من یکم کار دارم همین جا بمون زود برمیگردم
ا/ت: باشه...
••••••••••••••••
اینم پارت ۱۱
پارتای بعد میخوام بهش هیجان بدم یکم اکشن بنویسم حیح
منتظر باشین
شرطا
۱۵ تا لایک
۲۰ تا کامنت
Part 11
از زبان ا/ت•
داشتم با جیمین حرف میزدم که یهو چشام سیاهی رفت و بیهوش شدم
از زبان جیمین•
داشت حرف میزد که یهو بیهوش شد
یه دفعه رفتیم تو یه باغ گل بزرگ این باغ بانو
باز چی از جونمون میخواد؟
جیمی: باز چی میخوای؟ نکنه دوباره میخوای ازم بگیریش؟
بانو: نه اتفاقا.... میخوام کمک کنم
جیمی : ما نیاز به کمک تو نداریم دست از سرمون بردار
بانو: تو نمیتونی اینجوری باهاش باشی.... بزار کمکت کنم
جیمی: نمیخواام
بانو: تو باید یه ادم بشی.... میتونم بهت بگم چجوری این کارو بکنی
جیمی: حرف بزن(بانو چه افریته ایه)
بانو: باید از اب چشمه سرخ بخوری... کار راحتی نیست چون درست زیر دست شیطانه
جیمی: اگه منو یه انسان میکنه و بعدش میتونم ا/ت باشم انجامش میدم بگو دقیقا چجوری برم اونجا
بانو: اول باید با اِز ( همون ازرائیل عه یادش بخیر ازی جون میگفتم بهش) معامله کنی باید راضی شه به عنوان یه مرده ببرت جهنم.... فک کنم واسه یه روز استراحت هرکاری میکنه
جیمی: خیر سرت خدایی داری بنده اتو به رشوه تشویق میکنی؟
بانو: راه بهتری سراغ داری؟
جیمی: خیله خب بقیه اش؟
بانو: وقتی بردت اونجا یه راست میبرتت پیش اون (شیطان) وقتی داره حرف میزنه و حواس شیطان به تو نیست خیلی اروم و یواش از اب چشمه سرخ بردار یه قطره اشم میتونه تو رو به انسان تبدیل کنه
جیمی: خیله خب قبوله
از زبان ا/ت •
وقتی بیدار شدم دیدم جیمین داره با بانو حرف میزنه تو یه باغ بزرگ گل بودیم
ا/ت: جیمین... باز چی شده؟
جیمی: ا/ت پاشدی؟ چیزی نیست فقط من یکم کار دارم همین جا بمون زود برمیگردم
ا/ت: باشه...
••••••••••••••••
اینم پارت ۱۱
پارتای بعد میخوام بهش هیجان بدم یکم اکشن بنویسم حیح
منتظر باشین
شرطا
۱۵ تا لایک
۲۰ تا کامنت
۵.۵k
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.