(پارت27)
یونجون*ویو
جانکوک گفت
کوک:تو چطور به ا.ت میگی قاتل
ته:حالا که عاشقشی بیشتر ضعف بهم دادی نصبت به ا.ت
کوک:متاسفم
ته:بد بختتون میکنم نمیذارم یک روز خوش با اون دختر داشته باشی
جئون جانگ کوک پس عاشق.
ا.ت منی دارم واست.
تازه قاتل پارک جیمین رفیق صمیمیت.
هم هستی.
از اونجا یواشکی رفتم.
ته*ویو.
جانکوک گفت
کوک:من ازت انتظار نداشتم کیم تهیونگ ولی خواهش میکنم به ا.ت کاری نداشته باش
ته:دوست دارم فراموشی بگیرم
و رفتم.
موقع رفتن به سمت جانکوک برگشتم.
میخواستم بهش بگم.
موضوع برادری رو.
ولی نتونستم بگم.
بدون هیچ حرفی رفتم.
کوک*ویو.
خدایا با ا.ت کاری نداشته باشه.
سعی میکنم.
موضوع مرگ جیمین رو فراموش کنم.
اَه این وسط نامجون هم هستش.
زنگ خورد رفتم.
سر کلاس.
استاد علوم مون اومد.
سر کلای و گعت
استاد ع:بچه ها واسه ی علومتون می خوام گروه بندی کنم
جین:ایول
جیهوپ:من عاشق گروه بندی هستم.
استاد ع:خب داخل این کلاس ۱۰ نفر بود که بعد از مرگ دوستتون شدیم ۹ نفر
کوک:استاد هر گروه چند نفریم
یونجون:میبینی که داره استاد توضیح میده
کوک:پسر مشکلت با من چیه
استاد ع:بس کنید،ما پیج تا گروه داریم
شوگا:زیاد نیست
استاد ع:اسم هایی که میگم بیاین اینجا اسم هایی که میگم سر گروه ها هستن
جین:خب پس زودتر بگید انتظار نکشم زیاد
استاد ع:ا/ت،جین،هوپ،شوگا،نامجون(کیم نامجون همیشه پرچمش بالاست)
شوگا:استاد نمیشه زیر گروه باشم.
استاد ع:نمیشه،خب بیاین اینجا دیگه سر گروه ها.
سر گروه ها رفتن.
ا/ت خیلی قشنگ وایساده بود.
داشتم با لبخند نگاهش میکردم.
چشش بهم خورد یهو.
منم چشمم رو وز رو صورتش برداشتم.
استاد ع:هر گروه ۲ تا عضو داره خودتونم میدونید،جئون جانگ کوک تو گروه ا/ت،یونجون تو گروه جین،لارا تو گروه جیهوپ،تهیونگ تو گروه شوگا.
کوک:ایولاه
جین:ایبابا صاف چه کسی
لارا:بو جیهوپ شی مهربونم تو یه گروهم اخ جون
جیهوپ:اره گروه من و لارا عالیه
تهیونگ:شوگا هیونگ موقع درس یهو نبینم خوابی مگر نه بد جور باهات رفتار میشه
نامجون:استود من چی میشم تکم
استاد ع:کیم نامجون زرنگ ترین دانش اموز این کلاس هست و کل مدرسه هست و سر گروه کل این کلاس ایشون هست
نامجون:پس یعنی سر گروه ارشدم
استاد ع:بله
نامجون:ایول خیلی باحاله
جانکوک گفت
کوک:تو چطور به ا.ت میگی قاتل
ته:حالا که عاشقشی بیشتر ضعف بهم دادی نصبت به ا.ت
کوک:متاسفم
ته:بد بختتون میکنم نمیذارم یک روز خوش با اون دختر داشته باشی
جئون جانگ کوک پس عاشق.
ا.ت منی دارم واست.
تازه قاتل پارک جیمین رفیق صمیمیت.
هم هستی.
از اونجا یواشکی رفتم.
ته*ویو.
جانکوک گفت
کوک:من ازت انتظار نداشتم کیم تهیونگ ولی خواهش میکنم به ا.ت کاری نداشته باش
ته:دوست دارم فراموشی بگیرم
و رفتم.
موقع رفتن به سمت جانکوک برگشتم.
میخواستم بهش بگم.
موضوع برادری رو.
ولی نتونستم بگم.
بدون هیچ حرفی رفتم.
کوک*ویو.
خدایا با ا.ت کاری نداشته باشه.
سعی میکنم.
موضوع مرگ جیمین رو فراموش کنم.
اَه این وسط نامجون هم هستش.
زنگ خورد رفتم.
سر کلاس.
استاد علوم مون اومد.
سر کلای و گعت
استاد ع:بچه ها واسه ی علومتون می خوام گروه بندی کنم
جین:ایول
جیهوپ:من عاشق گروه بندی هستم.
استاد ع:خب داخل این کلاس ۱۰ نفر بود که بعد از مرگ دوستتون شدیم ۹ نفر
کوک:استاد هر گروه چند نفریم
یونجون:میبینی که داره استاد توضیح میده
کوک:پسر مشکلت با من چیه
استاد ع:بس کنید،ما پیج تا گروه داریم
شوگا:زیاد نیست
استاد ع:اسم هایی که میگم بیاین اینجا اسم هایی که میگم سر گروه ها هستن
جین:خب پس زودتر بگید انتظار نکشم زیاد
استاد ع:ا/ت،جین،هوپ،شوگا،نامجون(کیم نامجون همیشه پرچمش بالاست)
شوگا:استاد نمیشه زیر گروه باشم.
استاد ع:نمیشه،خب بیاین اینجا دیگه سر گروه ها.
سر گروه ها رفتن.
ا/ت خیلی قشنگ وایساده بود.
داشتم با لبخند نگاهش میکردم.
چشش بهم خورد یهو.
منم چشمم رو وز رو صورتش برداشتم.
استاد ع:هر گروه ۲ تا عضو داره خودتونم میدونید،جئون جانگ کوک تو گروه ا/ت،یونجون تو گروه جین،لارا تو گروه جیهوپ،تهیونگ تو گروه شوگا.
کوک:ایولاه
جین:ایبابا صاف چه کسی
لارا:بو جیهوپ شی مهربونم تو یه گروهم اخ جون
جیهوپ:اره گروه من و لارا عالیه
تهیونگ:شوگا هیونگ موقع درس یهو نبینم خوابی مگر نه بد جور باهات رفتار میشه
نامجون:استود من چی میشم تکم
استاد ع:کیم نامجون زرنگ ترین دانش اموز این کلاس هست و کل مدرسه هست و سر گروه کل این کلاس ایشون هست
نامجون:پس یعنی سر گروه ارشدم
استاد ع:بله
نامجون:ایول خیلی باحاله
۹.۹k
۰۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.