آمدم با لیوای

به عنوان خواهر. درخواستی
هیچ وقت نمی زاره بری با تایتانا بجنگی می گه نمی خوام تو رم از دست بدم
رو تو غیرته سگی داره ( هع درحال حرص خوردن🚶)
وقتای که تایتان حمله می کنه نمی زاره بترسی زودتر میبرتت دیواره داخلی
وقتی حوصلت سر میره میری پیش ارن میکاسا و آرمین و بقیه
کسی چپ نگات کنه همون تیقه رو می کنه تو...
درسته آدم سردی به نظر میاد اما خیلی اهمیت داری براش
5 صبح میاد بالا سرت لنگتو می گیره از تخت می نداز ت پایین تو هم بهش غر میزنی
از اونجای که آدمه شلخته ای هستی با این داداشت پاره ایی (گشاد بازی نداریم اینجا ها 😐)
صبح ها خودش صبحانه آماده می کنه
چون صبح ها که تو بیدار می شی و حالت سگ می گیری تحمل می کنه
عینه یک عدد ننه ازت مراقب می کنه
شما از روی کرم هی بهش می گین از هانجی سان خوشت میاد اونم هعی می گه نه خفه شو
بعضی وقتها که حوصلت می کشه تو تمیز کاری کمکش می کنی
وقتی شب خوابی میاد بهت سر میزنه
موهاتو اون شوند می کنه و میبنده وقتی هم ناراحتی اون میفهمه (نمی تونی چیزی ازش مخفی کنی 😼)
.
.
.
خب میدونم تر زدم خودتون دیگه بگید خوبه یانه 😔🚶