تکپارتی هیونجین : وقتی با یکی از اعضای بنگتن چالش شکشی می
تکپارتی هیونجین : وقتی با یکی از اعضای بنگتن چالش شکشی میریp2
#هیونجین
دوبار بالا پایین کردم و دوباره بوسیدمش
+ یااا هیونااا اینجوری نکن
چشماشو باز کرد و لب زد
_ جالبه همه جامو پر لبات کردی جز لبام
+پس اشتی کردی (لبخند)
_مگه قهر بودم؟(لبخند)
سرتو به سینش گذاشتیو و لبخندی زدی + هوففف ترسیدمااا
__ هی من بوسمو میخوام
خودتو براش لوس کردی + هیوناا حسش نیست
_ مگه برای بوسیدن حس هم میخواد؟(پوکر) +اره
_ منتظرم
چشماشو بست و منتظر تو بود سرتو بالا اوردی و میخواستی لباتو روی لباش بزاری که صدای چان مانعتون شد
چان: ایگووو خجالت بکشید (انداختن یدونه بالش) زود از روی هیونجین اومدی بیرون و گفتی
+هییی ما هنوز کاری نکردیم
چهره ای که میگفت خر خودتی نگاهت کرد و بعدش لب زد چان: اون رژای قرمز روی صورتشو عمم کاشته؟😍
+ اصن بتوچه داریم چیکار میکنیم پیرمرد
چان: پس به من چه..!
یکمی مکث کرد بعدش بالشی برداشت و کل خونه رو دویدین😍💔
#هیونجین
دوبار بالا پایین کردم و دوباره بوسیدمش
+ یااا هیونااا اینجوری نکن
چشماشو باز کرد و لب زد
_ جالبه همه جامو پر لبات کردی جز لبام
+پس اشتی کردی (لبخند)
_مگه قهر بودم؟(لبخند)
سرتو به سینش گذاشتیو و لبخندی زدی + هوففف ترسیدمااا
__ هی من بوسمو میخوام
خودتو براش لوس کردی + هیوناا حسش نیست
_ مگه برای بوسیدن حس هم میخواد؟(پوکر) +اره
_ منتظرم
چشماشو بست و منتظر تو بود سرتو بالا اوردی و میخواستی لباتو روی لباش بزاری که صدای چان مانعتون شد
چان: ایگووو خجالت بکشید (انداختن یدونه بالش) زود از روی هیونجین اومدی بیرون و گفتی
+هییی ما هنوز کاری نکردیم
چهره ای که میگفت خر خودتی نگاهت کرد و بعدش لب زد چان: اون رژای قرمز روی صورتشو عمم کاشته؟😍
+ اصن بتوچه داریم چیکار میکنیم پیرمرد
چان: پس به من چه..!
یکمی مکث کرد بعدش بالشی برداشت و کل خونه رو دویدین😍💔
۱۸.۰k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.