set me free🔪 p16

ویو ا.ت
اینو گفتم و بعد یه خاطر انداختم رو رگم و سیاهی تنها جیزی که شنیدم صدای داد جیمین بود و فک کنم برای آخرین بار صداشو شنیدم

ویو جیمین
محکم زدم درو شکستم دیدم ا.ت افتاد هول شدم و فقط زنگ زدم آمبولانس اومد بردنش بیمارستان دکترا نذاشتن برم داخل کوک و بقیه اومدن جیسو و دوستاش مامان و باباش


کوک:چی شده جیشده(داد)

جیمین:یدیقه خفه شو (عربده)

م.ا:چیشده جیمین دخترم هققق

جیمین:نمیدونم دوباره رفتیم دکتر بعد چند وقت گفت بچه دار نمیشید برگشتیم فردا رفتم براش خوراکی بگیرم برگشتم دیدم تیغ رو زد رو دستش و افتاد(گریه)

م.ج:چند بار گفتم عروس خوب برام بیار جیمین آخه چند بار بگم

ویو کوک
مامان جیمین از اول با ا.ت مشکل داشت اذیتش میکرد و اینا تا الان هیچی نگفتم ولی بعد این حرفش رفتم جلو

ویو ادمین
رفت جلو و یقه مامان جیمین رو گرفت و گفت

کوک:کص*کش حروم*زاده تخ*می دیو*ث بی پدر مادر هنش سر توعه یچیز بهش بشه ننتو گایی*دم دیو*ث

خواست بزنش که جیمین و بقیه رفتن جلوشو گرفتم بزور نگهش داشته بودن

پرستار:چخبرتونه بیمارستان رو گذاشتید رو سرتون(عربده)

همه آروم شدن

دکتر:شما ها همراهانش هستید؟(کپ کرده)

جیمین و بقیه:بله بله حالش چطوره دکتر

دکتر:..........

خماری بمونید یاع یاع