پارت 12
کوک نه چیزی نشده بیا بریم
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم توی مسیر جونگ کوک چیزی نمیگفت
رسیدیم از ماشین پیاده شدیم بادیگارد اومد و چمدون هام رو برداشت رفتیم داخل جونگ کوک گفت یه اتاق برات گفتم آماده کنند فعلا میتونی اونجا بمونی
ممنون با اجوما رفتم اتاق قشنگی بود کتاب هام و لباس ها رو جدا کردم و چیدم خسته بودم یکمی دراز کشیدم که خوابم برد با صدای جیا که هی تکونم میداد بیدار شدم چی جیا
سر جام نشستم جیا تو اینجا چیکار میکنی میدونستم نباید به جونگ کوک اعتماد کرد شما رو آزاد نکرده بلندشدم که برم جیا دستم رو گرفت.ایملدا راستش اونجوری که تو فکر میکنی نیست جونگ کوک بهمون اجازه داد بریم ولی من من
تو تو چی
من نمیخواستم برم
چرا ها چرا نمیخوای
چون من تهیونگ رو دوست دارم
نه بازم جیا تو دوستش نداری خودت این رو میدونی دفعه قبل هم با یکی اینجوری رل زدی ولی اون تو رو فقط واسه هوس میخواست از کجا میدونی.....
نه ایملدا اونجوری نیست تهیونگ واقعا دوستم داره من خودم دیدم اجازه نمیداد هرزه ها بهش نزدیک بشن در ضمن اون واسه من جلوی جونگ کوک هم وایستاد برای اولین بار دوستاش میگفتن اون همیشه از جونگ کوک پیروی میکرد
ایملدا جیا تو مطمعنی دوستش داری
آره
باشه ولی منم قرار ازش یه امتحانی بگیرم
چه امتحانی
میخوام ببینم چقدر دوستت داره
ایملدا تو میخوای چیکار کنی
میبینی
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم توی مسیر جونگ کوک چیزی نمیگفت
رسیدیم از ماشین پیاده شدیم بادیگارد اومد و چمدون هام رو برداشت رفتیم داخل جونگ کوک گفت یه اتاق برات گفتم آماده کنند فعلا میتونی اونجا بمونی
ممنون با اجوما رفتم اتاق قشنگی بود کتاب هام و لباس ها رو جدا کردم و چیدم خسته بودم یکمی دراز کشیدم که خوابم برد با صدای جیا که هی تکونم میداد بیدار شدم چی جیا
سر جام نشستم جیا تو اینجا چیکار میکنی میدونستم نباید به جونگ کوک اعتماد کرد شما رو آزاد نکرده بلندشدم که برم جیا دستم رو گرفت.ایملدا راستش اونجوری که تو فکر میکنی نیست جونگ کوک بهمون اجازه داد بریم ولی من من
تو تو چی
من نمیخواستم برم
چرا ها چرا نمیخوای
چون من تهیونگ رو دوست دارم
نه بازم جیا تو دوستش نداری خودت این رو میدونی دفعه قبل هم با یکی اینجوری رل زدی ولی اون تو رو فقط واسه هوس میخواست از کجا میدونی.....
نه ایملدا اونجوری نیست تهیونگ واقعا دوستم داره من خودم دیدم اجازه نمیداد هرزه ها بهش نزدیک بشن در ضمن اون واسه من جلوی جونگ کوک هم وایستاد برای اولین بار دوستاش میگفتن اون همیشه از جونگ کوک پیروی میکرد
ایملدا جیا تو مطمعنی دوستش داری
آره
باشه ولی منم قرار ازش یه امتحانی بگیرم
چه امتحانی
میخوام ببینم چقدر دوستت داره
ایملدا تو میخوای چیکار کنی
میبینی
۱۲۰.۰k
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.