وقتی تصادف میکنیp3…
پارت ۳
مرد کت و شلوار موردعلاقه دخترک رو پوشید و به سمت محل زندگی جدید دختر حرکت کرد …
از ماشینش پیاده شد و به سمت قبر عشقش حرکت کرد …. کنارش نشست
لینو:ات من برگشتم …از دیروز تا حالا حالت چطوره ؟
پسرک لبخند دردناکی روی صورتش شکل گرفت ..
لینو:ات …خیلی دلم برات تنگ شده ای کاش اینجا بودی واقعا دلم برای صورتت ، موهای مخملیت ، بغل کردنات حتی غر غر کردنات تنگ شده ….
لینو اشکی که روی گونه هاش بود رو پاک کرد و نگاهی به قبرت انداخت
لینو: اه ببخشید اگه ناراحت کردم …اوه راستی چند روز دیگه تور جهانیمون شروع میشه ممکنه واسه یه ماه نتونم بهت سر بزنم ولی …
دستشو روی قلبش گذاشت و به حرفش ادامه داد …
لینو: ولی قلبم همیشه و همیشه اینجا پیش توعه …
از کنارت بلند شد و نگاهی برای آخرین بار به قبرت انداخت
لینو: خدافظ عزیزم
مرد کت و شلوار موردعلاقه دخترک رو پوشید و به سمت محل زندگی جدید دختر حرکت کرد …
از ماشینش پیاده شد و به سمت قبر عشقش حرکت کرد …. کنارش نشست
لینو:ات من برگشتم …از دیروز تا حالا حالت چطوره ؟
پسرک لبخند دردناکی روی صورتش شکل گرفت ..
لینو:ات …خیلی دلم برات تنگ شده ای کاش اینجا بودی واقعا دلم برای صورتت ، موهای مخملیت ، بغل کردنات حتی غر غر کردنات تنگ شده ….
لینو اشکی که روی گونه هاش بود رو پاک کرد و نگاهی به قبرت انداخت
لینو: اه ببخشید اگه ناراحت کردم …اوه راستی چند روز دیگه تور جهانیمون شروع میشه ممکنه واسه یه ماه نتونم بهت سر بزنم ولی …
دستشو روی قلبش گذاشت و به حرفش ادامه داد …
لینو: ولی قلبم همیشه و همیشه اینجا پیش توعه …
از کنارت بلند شد و نگاهی برای آخرین بار به قبرت انداخت
لینو: خدافظ عزیزم
۱۲.۰k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.