گر که عاشق تر ز من دارد جهان باور مکن
گر که عاشق تر ز من دارد جهان باور مکن
هر که گوید عشق من دارد خزان باور مکن
من غرورم را شکستم حرف دل را گفتمت
در مصافت عقل را باشد توان ؟ باور مکن
سرزنش ها می کند هر کس که رازم بشنود
هرچه خواهد گو بگوید دیگران ، باور مکن
تو ز من عهدی گرفتی تا نه پا بندت شوم
حرف چشمم را بخوان حرف زبان باور مکن
آرزو کردم که میلت سمت ما آید ولی
دل به دل راهی ندارد ... تو چنان باور مکن
گفته بودم من بپرهیزم ز وصف عشق تو
طاقت این بی هنر را بیش از آن باور مکن
هر که گوید عشق من دارد خزان باور مکن
من غرورم را شکستم حرف دل را گفتمت
در مصافت عقل را باشد توان ؟ باور مکن
سرزنش ها می کند هر کس که رازم بشنود
هرچه خواهد گو بگوید دیگران ، باور مکن
تو ز من عهدی گرفتی تا نه پا بندت شوم
حرف چشمم را بخوان حرف زبان باور مکن
آرزو کردم که میلت سمت ما آید ولی
دل به دل راهی ندارد ... تو چنان باور مکن
گفته بودم من بپرهیزم ز وصف عشق تو
طاقت این بی هنر را بیش از آن باور مکن
۵۶۰
۱۵ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.