او که دردهایم را در آغوش گرفته بود، بعدها آغوشی پر از درد

او که دردهایم را در آغوش گرفته بود، بعدها آغوشی پر از درد در من جا گذاشت .
برای اون درد کشیدم شاید حقم باشه کمی از درد عشقی که اون کشید رو بکشم شاید حقم باشه کمی از اون نه گفتن هایی مه به او گفتم و قلبش را مانند ایینه ای خورد کردم باشد اما من من هیچ فرق ای با اون ندارم اون انسان هست اما جنس مخالف نه قوی تر و نه ضعیف تر است
ـــــــــــــــــــــ............. ــــــــــــــــــ.........
بلند شدم دستی به سرم کشیدم موهای مصری ام رو بستم
و موهای دختر رو کشیدم
یور: شاید یه ذره از اون چیزی که من احساس میکنم رو هم شما احساس کنین
پسر اومد هلم داد و خوردم زمین
مطمئنم بااین شلوارکی پوشیدم پاهام زخمه
باز بلند شدم
یور: خیلی دوست داری بچه دار نشی هوم؟
و پا رو زدم جای حساس واین دو از درد به خودشون پیچیده بودن موهای خودم رو به هم ریختم کمی زخم رو صورتم ایجاد کردمو خودم رو روی زمین انداختم و داد زدم
یور: کمک(داد)
جئون حیرت زده از این که دختری به بامزگی و مهربونی همچین ادمی هست
یه چیزی روی دست یور نوشته بود
نوشته
جونگکوک الان دارم تاوان کارم رو پس میدم خودم میتونم جوری رفتار کنم که مردم ازم ترسی داشته باشن لطفا کسی رو نکش
آیا این باعث میشد که جئون لذت کشتن دو نفر که عزیز ترین شخص زندگیشو اذیت کردن میشد نه!
اون هیچوقت لذت این که صدای داد یا التماس کسی رو بشنوه از دست نمیداد
این صدا مثل اهنگ کلاسیک بود براش اهنگی که همه ازش تنفر دارن اما اون همه نبود