تک پارتی جونکوک پارت:2/2

و افتان افتان میرفتی که رسیدی آشپزخونه دیدی کوک داره صبحونه رو آماده میکنه آهنگ میکنه تو هم بدون اینکه متوجه بشه رفتی و نشستی رو صندلی و صداش ر گوش دادی صداش دلنشین بود و ت داشتی نهایت لذّت رو می بردی ‌ که کوک متوجه شد تو اینجایی و آهنگشو قطع کرد و برگشت و کوک: بیدار شدی خانوم خرگوشه صبحت بخیر
ا'ت: صبح تو هم بخیر چرا آهنگ خودنو قطع کردی ادامه بده! کوک: باشع همین العان خرگوش خانوم
وقتی داشتین صبحونه میتوردین تو دیگه نتونستی جلو خودتو بگیری و ا'ت: حرفی که دیروز تو ماشین زدی درست بود ؟؟؟¿¿¿ کوک کمی فکر کرد و یادش افتاد کدومو میگی و کوک: پس تو صدامو میشنیدی !؟ ا'ت:خب میشنوم کر نیستم که داشتی داد میزدی کوک: به نظرت این حرف میتونه حقیقت باشه ؟¿ا'ت: چرا نتونه درست باشه!¡ کوک:چاگیا، این حرف من برای اینکه توجهت رو جلب کنم گفتم و این حرف نمیتونه هیچوقت درست باشه فهمیدی ؟؟؟؟! ا'ت خیلی خوشحال شد و : من میدونم تو اینکارو نمیکنی و وقتی خودت اومدی و گفتی تو شک رفتم چیکا کنم و ایککه آشتی ؟؟ کوک: نمیدونم باید فک کنم ___ ا'ت:یااااااا کوک:باشه باشه آشتی بیا بغلم ببینم رفتی بغلش و بعد با هم رفتید فیلم دید




۱ هفته بعد وقتی برگشتید فهمیدی حامله ای و بعد ۹ ماه شما صاحب یه دختر و یه پسر شدید و اونا خیلی بامزه و گوگولی بودن و شما تا ابد شاد و خرم گشتید

برای مشاهده تک پارتی های دیگر کانالم را دنبال کنیدتا شما نیز شاد و خرم کردید .😚😚☺
پایان