Simple life in seoul
Simple life in seoul
Part 20
هه سو: چشم.. کی راه بیوفتیم؟
آقای گونگ: چند دیقه دیگه
5 مین بعد همه اومدن و رفتیم توی ون مشکی..
8 نفره بود ولی ما با راننده 7 نفر میشدیم پس یکم جا داشتم.. سرمو گذاشتم روی شیشه و چشامو بستم......وقتی بیدار شدم هانول بالای سرم بود و بهم میگف بیدار شم..
لبخند زدم
هه سو: مرسی دیگه بیدار شدم^^
رفتیم اونجایی ک مصاحبه داشتیم.. چقد بزرگ بود.. اول رفتیم تو یه جایی ک معلوم بود جاییه ک میکاپمون میکننو استایلمونو مشخص میکنن..
آقای گونگ: اینجا حاضرتون میکنن پس بشینیدو آروم صبر کنید تا بیان...
هرکی روی یه صندلی نشست و منم روی یه صندلی دیگه.. بعد چن مین چنتا میکاپر و استایلیست اومدن یکیشونم اومد سمت من و آرایشمو شروع کرد.. امروز یکم خسته بودم پس چشامو گذاشتم روی هم و یه چرت کوچولو دیگه هم زدم.. بعد 20 مین بیدار شدم و دیدم آخرای میکاپمه.. خیلی کیوت شده بودم موهامم حالت دار و از پشت دوتا تیکه رو جمع کرده بودن بودن..
دختره: خوب خانم آرایشتون تموم شده میریم سراغ استایلتون.. یه دختر دیگرو صدا کرد و اونم اومد از اون دخترای خیلی با عشوه بود و با عشوه و ناز حرف میزد و حتی راه میرفت..
دختره: عام خوب عزیزم ببینم این بهت میاد؟
حدود 15 تا لباسو هی نگا کرد تا رسید ب یکی.. از حق نگذریم واقعا خوشگل بود.. یه پیراهن نیم آستین دار تور دار ک روش پروانه بود انتخاب کرد(عکسشو میزارم) وقتی تنم کردم عین فرشته ها شده بودم ک در زدن
دختره: بفرمایید..
با دیدن ته سونگ لبخند زدم ولی وقتی منو دید زل زد بهم و خشک شد.. رفتم سمتش و دستمو جلوی چساش تکون دادم ک حواسشو داد بهم
هه سو: چیزی رومه؟ اخه نیم ساعته زل زدی بهم
ته سونگ: فق خیلی خوشگل شدی
رفتم نزدیک گوشش
هه سو: اهم..توی خونه تسویه حساب میکنیم چون آبرومو بردی..
ولی تا جایی ک دقت کردم یه دختره روی ته سونگ گیر کرده بود ولی بیبی ته سونگ ماله منه..!
هه سو: عاامم... دخترا ایشون پسر آقای گونگ هستن.. گونگ ته سونگ.. باهاش خودمونی باشید از خودمونه
همه بهش ادای احترام کردن
ته سونگ: ممنونم ولی الان هممون هم سنیم پس چطوره راحت باشیم؟ وقتتونو نمیگیریم میخواستم بگم چند مین دیگه برنامه زنده پخش میشه و معرفی میشید..
بعدم دستمو گرفت و یه چشمک زد و ولم کردو رفت.. چند مین بعد برنامه شروع شد و ب نوبت رفتیم روی صحنه.. وقتی هممون رسیدیم تعظیمی کردیم و با لبخند جواب زل زدنای بقیه رومونو جواب دادیم... همه محومون شده بودن.. کل نگاها رومون بود ک مجری شروع کرد از من سوال پرسیدن
مجری: خوب خانم میشه لطفا خودتونو معرفی کنید؟
هه سو: سلام.. من کیم هه سو هستم 20 ساله و دختر معمولی ای هستم.. بعدا بهتر باهم اشنا میشیم..
مجری: خب خانم کیم دوست پسر دارید؟اسمش؟
اسلاید دوم لباس هه سو.. اسلاید سوم مدل موی هه سو
Part 20
هه سو: چشم.. کی راه بیوفتیم؟
آقای گونگ: چند دیقه دیگه
5 مین بعد همه اومدن و رفتیم توی ون مشکی..
8 نفره بود ولی ما با راننده 7 نفر میشدیم پس یکم جا داشتم.. سرمو گذاشتم روی شیشه و چشامو بستم......وقتی بیدار شدم هانول بالای سرم بود و بهم میگف بیدار شم..
لبخند زدم
هه سو: مرسی دیگه بیدار شدم^^
رفتیم اونجایی ک مصاحبه داشتیم.. چقد بزرگ بود.. اول رفتیم تو یه جایی ک معلوم بود جاییه ک میکاپمون میکننو استایلمونو مشخص میکنن..
آقای گونگ: اینجا حاضرتون میکنن پس بشینیدو آروم صبر کنید تا بیان...
هرکی روی یه صندلی نشست و منم روی یه صندلی دیگه.. بعد چن مین چنتا میکاپر و استایلیست اومدن یکیشونم اومد سمت من و آرایشمو شروع کرد.. امروز یکم خسته بودم پس چشامو گذاشتم روی هم و یه چرت کوچولو دیگه هم زدم.. بعد 20 مین بیدار شدم و دیدم آخرای میکاپمه.. خیلی کیوت شده بودم موهامم حالت دار و از پشت دوتا تیکه رو جمع کرده بودن بودن..
دختره: خوب خانم آرایشتون تموم شده میریم سراغ استایلتون.. یه دختر دیگرو صدا کرد و اونم اومد از اون دخترای خیلی با عشوه بود و با عشوه و ناز حرف میزد و حتی راه میرفت..
دختره: عام خوب عزیزم ببینم این بهت میاد؟
حدود 15 تا لباسو هی نگا کرد تا رسید ب یکی.. از حق نگذریم واقعا خوشگل بود.. یه پیراهن نیم آستین دار تور دار ک روش پروانه بود انتخاب کرد(عکسشو میزارم) وقتی تنم کردم عین فرشته ها شده بودم ک در زدن
دختره: بفرمایید..
با دیدن ته سونگ لبخند زدم ولی وقتی منو دید زل زد بهم و خشک شد.. رفتم سمتش و دستمو جلوی چساش تکون دادم ک حواسشو داد بهم
هه سو: چیزی رومه؟ اخه نیم ساعته زل زدی بهم
ته سونگ: فق خیلی خوشگل شدی
رفتم نزدیک گوشش
هه سو: اهم..توی خونه تسویه حساب میکنیم چون آبرومو بردی..
ولی تا جایی ک دقت کردم یه دختره روی ته سونگ گیر کرده بود ولی بیبی ته سونگ ماله منه..!
هه سو: عاامم... دخترا ایشون پسر آقای گونگ هستن.. گونگ ته سونگ.. باهاش خودمونی باشید از خودمونه
همه بهش ادای احترام کردن
ته سونگ: ممنونم ولی الان هممون هم سنیم پس چطوره راحت باشیم؟ وقتتونو نمیگیریم میخواستم بگم چند مین دیگه برنامه زنده پخش میشه و معرفی میشید..
بعدم دستمو گرفت و یه چشمک زد و ولم کردو رفت.. چند مین بعد برنامه شروع شد و ب نوبت رفتیم روی صحنه.. وقتی هممون رسیدیم تعظیمی کردیم و با لبخند جواب زل زدنای بقیه رومونو جواب دادیم... همه محومون شده بودن.. کل نگاها رومون بود ک مجری شروع کرد از من سوال پرسیدن
مجری: خوب خانم میشه لطفا خودتونو معرفی کنید؟
هه سو: سلام.. من کیم هه سو هستم 20 ساله و دختر معمولی ای هستم.. بعدا بهتر باهم اشنا میشیم..
مجری: خب خانم کیم دوست پسر دارید؟اسمش؟
اسلاید دوم لباس هه سو.. اسلاید سوم مدل موی هه سو
۱۵.۰k
۲۷ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.