پارت ۳...
ویو لیا
از خواب بلند شدم
روتین پوستیمو انجام دادم و یه آرایش ملیح کردم و لباس پوشیدم
رفتم یکم نوتلا مالیدم رو نون تست یه گاز ازش زدمو از لیوان شیرم یه قلوپ نوشیدم
بعد ک خوردن صبحانه به پایان رسید
راهی دانشگاه شدم، تو راه بودم ک جیهوپو دیدم، میخواستم برم سمتش ک دیدم یه دختری پرید بغلش و بوسیدش وقتی اون صحنه رو دیدم قلبم شکست و سریع رفتم تو دانشگاه و نشستم رو صندلیم
اشکام راه خودشونو پیدا کرده بودنو مث ابر بهار گریه میکردم ک تهیونگ اومد بالا سرم ازم پرسید: چیشده؟ تو ک همیشه با انرژی وارد میشدی الان چیشده بی انرژی و ناراحتی؟ بگو کی ناراحتت کرده برم بزنمش؟
ازش پرسیدم: جیهوپ دوست دختر داره؟
×:آره! چرا؟
وقتی اینو گفت قلبم شکست
گفتم:هیچی همینجوری پرسیدم من میرم حال موندن و سر وصدای بچه هارو ندارم خدافظ
×:خدافظ مراقب خودت باش
+:همچنین
با سرعت از اونجا رفتم و به جیهوپ طعنه زدم ک تموم کتاباش افتاد زمین
پرش زمانی
سریع در خونه رو باز کردم و رفتم تو
نشستم دم در و تا میتونسم گریه کردم، بعد از نیم ساعت گریه کردن اشکامو پاک کردم و یه مسکن برا سر دردم خوردم
میخواسم بخوابم ک صدای گوشیم اومد
یورا پیام داده بود ک: اگ حالت بده میخوای با بچه ها بریم بار؟
جوابشو دادم گفتم آره
خوابیدم تا یکم از سردردم کم شه
پرش زمانی
از خواب بیدار شدم و شروع به آماده شدن کردم و وقتی تموم شد تو آینه به خودم نگاه کردم میخواستم با خودم قرار بزارم ولی نمیشد
یه لباس باز برداشتم ک اگر هیچی نمیپوشیدم سنگین تر بودم و یه لباس بهتر برداشتم ک اون کوتاه بود بهتر از اون یکی بود
کفشامو پوشیدم و سوییچ ماشینو برداشتم، سوار ماشین شدم و به سمت بار روندم
وقتی رسیدم یه جا پارک کردم و رفتم تو
بوی گند همه جا رو برداشته بود
مینسو منو دید و واسم دست تکون داد رفتم سمت میز
یورا بهم گفت: اووووو دخترر! واسه کی انقدر خوشگل کردی؟ها؟ نکنه واسه جیهوپ؟
وقتی گفت جیهوپ دوباره اون صحنه اومد جلو چشمم
بغضم گرفت ولی قورتش دادم من نباید گریه میکردم با هر کی هس خوشبخت باشه بهتره همه چیه
+: هی گارسون
£:بله خانم
+:یه ویسکی ۵۰ درصد
£:بله
برام آورد و همشو سر کشیدم و بهش گفتم دوباره بیاره دوباره و دوباره تا جایی ک حرکاتم دست خودم نبود
یه پسر جذابی اومد سمتم اون جیهوپ بود؟ نه نه این اون نیس حتما توهمات مستیه
اومد تو صورتم دود سیگارشو فوت کرد تو صورتم
وقتی شروع کرد به حرف زدن فهمیدم خودشه
از خواب بلند شدم
روتین پوستیمو انجام دادم و یه آرایش ملیح کردم و لباس پوشیدم
رفتم یکم نوتلا مالیدم رو نون تست یه گاز ازش زدمو از لیوان شیرم یه قلوپ نوشیدم
بعد ک خوردن صبحانه به پایان رسید
راهی دانشگاه شدم، تو راه بودم ک جیهوپو دیدم، میخواستم برم سمتش ک دیدم یه دختری پرید بغلش و بوسیدش وقتی اون صحنه رو دیدم قلبم شکست و سریع رفتم تو دانشگاه و نشستم رو صندلیم
اشکام راه خودشونو پیدا کرده بودنو مث ابر بهار گریه میکردم ک تهیونگ اومد بالا سرم ازم پرسید: چیشده؟ تو ک همیشه با انرژی وارد میشدی الان چیشده بی انرژی و ناراحتی؟ بگو کی ناراحتت کرده برم بزنمش؟
ازش پرسیدم: جیهوپ دوست دختر داره؟
×:آره! چرا؟
وقتی اینو گفت قلبم شکست
گفتم:هیچی همینجوری پرسیدم من میرم حال موندن و سر وصدای بچه هارو ندارم خدافظ
×:خدافظ مراقب خودت باش
+:همچنین
با سرعت از اونجا رفتم و به جیهوپ طعنه زدم ک تموم کتاباش افتاد زمین
پرش زمانی
سریع در خونه رو باز کردم و رفتم تو
نشستم دم در و تا میتونسم گریه کردم، بعد از نیم ساعت گریه کردن اشکامو پاک کردم و یه مسکن برا سر دردم خوردم
میخواسم بخوابم ک صدای گوشیم اومد
یورا پیام داده بود ک: اگ حالت بده میخوای با بچه ها بریم بار؟
جوابشو دادم گفتم آره
خوابیدم تا یکم از سردردم کم شه
پرش زمانی
از خواب بیدار شدم و شروع به آماده شدن کردم و وقتی تموم شد تو آینه به خودم نگاه کردم میخواستم با خودم قرار بزارم ولی نمیشد
یه لباس باز برداشتم ک اگر هیچی نمیپوشیدم سنگین تر بودم و یه لباس بهتر برداشتم ک اون کوتاه بود بهتر از اون یکی بود
کفشامو پوشیدم و سوییچ ماشینو برداشتم، سوار ماشین شدم و به سمت بار روندم
وقتی رسیدم یه جا پارک کردم و رفتم تو
بوی گند همه جا رو برداشته بود
مینسو منو دید و واسم دست تکون داد رفتم سمت میز
یورا بهم گفت: اووووو دخترر! واسه کی انقدر خوشگل کردی؟ها؟ نکنه واسه جیهوپ؟
وقتی گفت جیهوپ دوباره اون صحنه اومد جلو چشمم
بغضم گرفت ولی قورتش دادم من نباید گریه میکردم با هر کی هس خوشبخت باشه بهتره همه چیه
+: هی گارسون
£:بله خانم
+:یه ویسکی ۵۰ درصد
£:بله
برام آورد و همشو سر کشیدم و بهش گفتم دوباره بیاره دوباره و دوباره تا جایی ک حرکاتم دست خودم نبود
یه پسر جذابی اومد سمتم اون جیهوپ بود؟ نه نه این اون نیس حتما توهمات مستیه
اومد تو صورتم دود سیگارشو فوت کرد تو صورتم
وقتی شروع کرد به حرف زدن فهمیدم خودشه
۹.۰k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.