فیک : پرنسس مافیا Part:23

فیک : پرنسس مافیا Part:23
+:خوب هر چقدر صدات کردم بیدار نشدی (کیوت)
_:یا قیافت رو اینجوری نکن
+:چرا
_:اون وقت عواقبش پای خودته
+:باشه باشه اعا راستی بریم شام بخوریم
_:ولی الان ساعت یه نگاه به ساعت انداخت چییییییی ساعت ده و نیمه
+:بله اقا خواب موندیم حالا بریم شام بخوریم که بعدش وسایلمون رو جمع کنیم
_:آه.... بریم

(فلش بک به فردا)
(تهیونگ ویو)
صبح زودتر از ا.ت پا شدم که چن تا از پرونده هارو وقتی توی هواپیما هستم انجام بدم و بردارم رفتم دستشویی آمدم بیرون رفتم سمت کشو بازش کردم کشو رو زیر و رو کردم نبود یکم دیگه گشتم که دو تا فلش بود حتما یکی از ایناست بهتره هر دوتا شو بردارم دیگه اونجا چک میکنم رفتم ا.ت رو بیدار کنم نزدیکش شدم رفتم رو کنارش دراز کشیدم چند بار تکونش دادم
+:چیه(خواب آلود)
(ا.ت ویو)
_:نمی‌خوای بیدار شی
+:ننن نمی‌خوام خوابم میاد چیزی که روبه روم بود رو بغل کردم
+:چ بوی خوبی میده
اینو که گفتم صدای خنده ای آمد چشمام رو باز کردم دیدم تهیونگ رو بغل کردم الان فهمیدم که چ گوهی خوردم
سریع پاشدم رفتم سمت دستشویی بیخیال تو هواپیما میخوابم
(فلش بک به فرود گاه)