عشق و دوری
&این چند وقت سوهی خیلی با یونجی اوکی شده
$اوهوم انگار نه انگار که ما هم هستیم
&باید سوهی رو برگردونیم پیش خودمون
$من خوب بلدم رو مخش راه برم
&اوم منم کمکت میکنم
با یونجی اومدیم سر کلاس به حرف زدن سرمو گزاشتم رو سینش و حرف میزدم
$ایش اینارو
&از پسش برمیای دیگه؟
$ چند ساله باهم رفیقیم تو نمیدونی میتونم یا نه؟
&می.... دو... نمممم 🙄
$یا سوهی زنگ تفریح تنها حرف بزنیم؟
عا...
* بهشون نگاه کردم
اوم اوکی
(زنگ تفریح)
$مشغول حرف زدن شدیم مغزش رو شست و شو دادم که باعث شد همون سوهی بد اخلاق بشه
اره میفهمم حرفاتو
$ببین رفیق ما چند ساله باهم دوستیم میدونی که من بدتو نمی خوام نمیخوام با این دختر لات شعور و شخصیتت رو بیارم پایین ما بالا شهریم همه مارو میشناسن میخوای خانوادت رو شرمنده کنی؟
میدونی که رو خانوادم حساسم پس انقدر بحثشون روپیش نکش خودم تصمیم میگیرم
$(رفتیم سر کلاس)
&اوکی؟
$حله
&$=😏🤘👍
* چیشده؟
هیچی عزیزم زنگ بعد حرف میزنیم
* عوم باشه
زنگ تفریح باهاش حرف زدم که اخلاقش رو تاقیر بده تا بتونه پیشم بمونه
* خیلی دوسش داشتم پس تصمیم گرفتم تاقیر کنم یه مدت گذشت همونجوری که میخواست شدم اما اخرش از هم جدا شدیم
دیوانه وار دلتنگ بودم اما غرورم رو نمی تونستم کنار بزارم
* قلبم شکسته بود برگشتم پیش رفیقام و باهاشون اشتی کردم
روز ها میگزشت و من هروز بیشتر و دلتنگ تر میشدم اما نمیتونستم برگردم پیشش
* یه نامه براش نوشتم
میدونی که دوست دارم
فقط عزیزم بهم بگو چیشده چرا قلبمو شکستی
چرا خاستی از هم دور باشیم
من دلتنگم
با اون نامه احساساتی شدم
$برگه رو گرفتمو پارش کردم
* داشتم نگاهش میکردم و بیشتر قلبم شکست
با اون کارش عصبی شدم ولی کاری نکردم
$سوهی همه چی تمومه خودتو اذیت نکن
به دست بند ستمون نگاه کردم دلم میخواست برگردم پیشش اما روم نمیشد
$اوهوم انگار نه انگار که ما هم هستیم
&باید سوهی رو برگردونیم پیش خودمون
$من خوب بلدم رو مخش راه برم
&اوم منم کمکت میکنم
با یونجی اومدیم سر کلاس به حرف زدن سرمو گزاشتم رو سینش و حرف میزدم
$ایش اینارو
&از پسش برمیای دیگه؟
$ چند ساله باهم رفیقیم تو نمیدونی میتونم یا نه؟
&می.... دو... نمممم 🙄
$یا سوهی زنگ تفریح تنها حرف بزنیم؟
عا...
* بهشون نگاه کردم
اوم اوکی
(زنگ تفریح)
$مشغول حرف زدن شدیم مغزش رو شست و شو دادم که باعث شد همون سوهی بد اخلاق بشه
اره میفهمم حرفاتو
$ببین رفیق ما چند ساله باهم دوستیم میدونی که من بدتو نمی خوام نمیخوام با این دختر لات شعور و شخصیتت رو بیارم پایین ما بالا شهریم همه مارو میشناسن میخوای خانوادت رو شرمنده کنی؟
میدونی که رو خانوادم حساسم پس انقدر بحثشون روپیش نکش خودم تصمیم میگیرم
$(رفتیم سر کلاس)
&اوکی؟
$حله
&$=😏🤘👍
* چیشده؟
هیچی عزیزم زنگ بعد حرف میزنیم
* عوم باشه
زنگ تفریح باهاش حرف زدم که اخلاقش رو تاقیر بده تا بتونه پیشم بمونه
* خیلی دوسش داشتم پس تصمیم گرفتم تاقیر کنم یه مدت گذشت همونجوری که میخواست شدم اما اخرش از هم جدا شدیم
دیوانه وار دلتنگ بودم اما غرورم رو نمی تونستم کنار بزارم
* قلبم شکسته بود برگشتم پیش رفیقام و باهاشون اشتی کردم
روز ها میگزشت و من هروز بیشتر و دلتنگ تر میشدم اما نمیتونستم برگردم پیشش
* یه نامه براش نوشتم
میدونی که دوست دارم
فقط عزیزم بهم بگو چیشده چرا قلبمو شکستی
چرا خاستی از هم دور باشیم
من دلتنگم
با اون نامه احساساتی شدم
$برگه رو گرفتمو پارش کردم
* داشتم نگاهش میکردم و بیشتر قلبم شکست
با اون کارش عصبی شدم ولی کاری نکردم
$سوهی همه چی تمومه خودتو اذیت نکن
به دست بند ستمون نگاه کردم دلم میخواست برگردم پیشش اما روم نمیشد
۵۱۷
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.