p.t 3 (دیوانع وار دوست دارم)

جیمین _ بغضش ترکید اروم دستمو روی موهای لختش کشیدم
_ هق هق پسرع عوضی باهام کات کرد اون فقد منو بازی داد نمیدونستم یه ایدل انقد عوضی هق من هنوز دوسش دارم هق
جین _ ۱/ت عزیزم اروم باش چیزی نیست نامی حیچ وقت بدون دلیل با کسی چنین کاری نمیکنع
فلش بک *

ارمی فیک * اقای کیم اگع باهاش کات نکنی زندش نمیزارم
نامی _ چی میخای
ارمی فیک * فقد میخام با اون کات کنی اگر نکنی میکشمش
نامی _ ولی...باشع

پایان فلش بک*
جیمین _ گریه نکن خوب وایسا ۱/ت ۱/ت نع قش کردع دستم گزاشتم زیر پاش بلندش کردم هق حالت خوب میشع جینننن در ماشینو باز کن
جین _ باشع دارم برات نامی دارم برات کوک کجای
جیمین _ ولش فعلا بریم دکتر وارد بیمارستان شدیم گزاشتمش رو بران کارد بعد نیم ساعت دکتر از اتاق اومد بیرو اقای دکتر حال مریض چطور
دکتر _ عااا خوبه حالش بد شده چون چن روز غذاش خوب نبودع و با معده خالی قرس سردرد خوردع معدشو شصتو شو دادیم فعالا خوبه
جیمین _ ممنون میتونم ببینمش
دکتر _ بلع برید ولی زیاد باهاش حرف نزنید
جین _ برو پیشش من جایی کار دارم با عصبانیت رفتم تو ماشین چرا وقتی عاشقش مبود نزاشت من بهش اعتراف کنم از ماشین پیاده شدم وارد خونه شدم ( خوب بادیگاردا درو باز میکنن دگ ) تمام ضرفا مبل خونی میخاستم اسمشو صدابزنم که یکی از خدمت کارا گفت
خدمت کار _ عام اقا لطفا اروم تازع ارام بخش بهشون تزریق کردیم
جین _ براچی درو دیوار خونیه
خدمت کار _ اقا دستشونع محکم به در دیوار خو نه میکوبن ضرفارو میشکنن حالشون اصلا خوب نیست
جین _ ممنون برو خونت همین الان رفتم پیش نامی بیدار بود چشاش قرمز بود دستاش باند پیچی شدع بود
نامی خوبی چیکار میکنی با خدت ها چرا با دختر این کارو کردی یهو
.....