ته: ن
ته: ن
_یونام
ته: مدیر برنامه جدیدمونی دیگ
_نـِه (همون اره)
من میرم توم پاشو
از اتاقش اومدم بیرون رفتم اتاق بغلی اتاق جین بود
اک اون از همشون بزرگتره بهتره فقط یه صداش کنم
_سوکجینا پاشو
جواب نداد ول اومدم بیرون میدونستم بیدار میشه
اتاق بغلی اتاق جیمین بود رفتم تو صداش کردم
_جیمینا
موچی: هومم
_بیدار شو
موچی: ساعت؟؟
_ها؟
موچی: ساعت چنده؟؟.
_پنج و ربع
موچی: اوم باش
_افرین پسر خوب
جیمین ک مث ی ادم خوب بیدار شد
خب بعدی اتاق کوکه البته بهتره برم هوبی رو بیدار کنم
دوباره رفتم سمت اتاق هوبی در اتاقشو باز کردم کع دیدم رو تختش نیس یعنی خودش بیدار شده؟؟
ایول بابا برگشتم سمت اتاق کوک کوکم انگار ناراحت بود یکم صورتش داغ بود نگو که تهکوک با هم دعوا کردن؟؟
کوکم لباس نداش و کل تتو هاش و پکاش معلوم بود(عرررررT^T) نمیخواستم به بدنش دست بزنم بخاطر همین فقط صداش کردم
_جونگکوکا
جواب نداد یه دو سه بار دیگ صداش کردم ولی جواب نداد
مجبور شدم بهش دست بزنم
_کوکی پاشو
کوک: نمیخوام برو اونور(نسبتا بلند)
از دادش ترسیدم و یه قدم رفتم عقب که در باز شد و تهیونگ اومد تو
ته: خودم بیدارش میکنم تو برو شوگا رو بیدار کن
_ا..اوم باش
از اتاق اومدم بیرون و در اتاقو بستم وااای الان باید اون خرس خابالو رو بیدار کنم....
ادامه داره...
_یونام
ته: مدیر برنامه جدیدمونی دیگ
_نـِه (همون اره)
من میرم توم پاشو
از اتاقش اومدم بیرون رفتم اتاق بغلی اتاق جین بود
اک اون از همشون بزرگتره بهتره فقط یه صداش کنم
_سوکجینا پاشو
جواب نداد ول اومدم بیرون میدونستم بیدار میشه
اتاق بغلی اتاق جیمین بود رفتم تو صداش کردم
_جیمینا
موچی: هومم
_بیدار شو
موچی: ساعت؟؟
_ها؟
موچی: ساعت چنده؟؟.
_پنج و ربع
موچی: اوم باش
_افرین پسر خوب
جیمین ک مث ی ادم خوب بیدار شد
خب بعدی اتاق کوکه البته بهتره برم هوبی رو بیدار کنم
دوباره رفتم سمت اتاق هوبی در اتاقشو باز کردم کع دیدم رو تختش نیس یعنی خودش بیدار شده؟؟
ایول بابا برگشتم سمت اتاق کوک کوکم انگار ناراحت بود یکم صورتش داغ بود نگو که تهکوک با هم دعوا کردن؟؟
کوکم لباس نداش و کل تتو هاش و پکاش معلوم بود(عرررررT^T) نمیخواستم به بدنش دست بزنم بخاطر همین فقط صداش کردم
_جونگکوکا
جواب نداد یه دو سه بار دیگ صداش کردم ولی جواب نداد
مجبور شدم بهش دست بزنم
_کوکی پاشو
کوک: نمیخوام برو اونور(نسبتا بلند)
از دادش ترسیدم و یه قدم رفتم عقب که در باز شد و تهیونگ اومد تو
ته: خودم بیدارش میکنم تو برو شوگا رو بیدار کن
_ا..اوم باش
از اتاق اومدم بیرون و در اتاقو بستم وااای الان باید اون خرس خابالو رو بیدار کنم....
ادامه داره...
۹.۴k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.