یخ فروش جهنم 🔥
#یخ_فروش_جهنم 🔥
رمان ارتش
پارت نودو چهار
داشتیم فیلم میدیدیم که من
ملکا:اااااخخخ
هاکان:چیشد عشقم خوبی
همه با جیغ من از جاشون پاشدن
ملکا:خیلی شکمم و کمرم درد میکنه نمیتونم تحمل کنم
هاکان:من میرم ماشین رو بیارم بریم پیش دکتر
رسیدیم هاکان رفت پیش دکتر وقت بگیره
بلاخره نوبت ما شد رفتیم داخل اتاق
روی صندلی نشستم
دکتر:مشکلتون چیه
ملکا:شکمم و کمرم درد میگیره هر از گاهی خیلی هم میخوابم دست خودم نیست
دکتر:وقتی حامله بودین همین درد رو داشتین خوابتون هم زیاد بود
ملکا:نه اینجوری نبودم
دکتر برین آزمایشگاه آزمایش بدین تا نتایج رو ببینم
رفتم آزمایشگاه تا آزمایش بدم آزمایش گرفتن
نشستیم تا جوابشو بگیریم بریم پیش دکتر
ملکا:هاکان من خسته شدم یه ساعت شده ولی آزمایش رو ندادن
هاکان:الان میرم بگیرم
هاکان اومد آزمایش توی دستش بود رفتیم پیش دکتر
دکتر نگاهی به آزمایش انداخت و لبخندی زد
ملکا:چیزی شده
دکتر: شما حامله هستین
ملکا:یعنی من قراره دوباره درد بکشم ننهههههههههههه
...
...
دکتر:خوب تموم شد پسرتون به دنیا اومد میخوای بدم بغلش کنی...خانم مرادی خانم مرادی حالتون خوبه
مامان:چیشده دخترم حالش خوبه
رمان ارتش
پارت نودو چهار
داشتیم فیلم میدیدیم که من
ملکا:اااااخخخ
هاکان:چیشد عشقم خوبی
همه با جیغ من از جاشون پاشدن
ملکا:خیلی شکمم و کمرم درد میکنه نمیتونم تحمل کنم
هاکان:من میرم ماشین رو بیارم بریم پیش دکتر
رسیدیم هاکان رفت پیش دکتر وقت بگیره
بلاخره نوبت ما شد رفتیم داخل اتاق
روی صندلی نشستم
دکتر:مشکلتون چیه
ملکا:شکمم و کمرم درد میگیره هر از گاهی خیلی هم میخوابم دست خودم نیست
دکتر:وقتی حامله بودین همین درد رو داشتین خوابتون هم زیاد بود
ملکا:نه اینجوری نبودم
دکتر برین آزمایشگاه آزمایش بدین تا نتایج رو ببینم
رفتم آزمایشگاه تا آزمایش بدم آزمایش گرفتن
نشستیم تا جوابشو بگیریم بریم پیش دکتر
ملکا:هاکان من خسته شدم یه ساعت شده ولی آزمایش رو ندادن
هاکان:الان میرم بگیرم
هاکان اومد آزمایش توی دستش بود رفتیم پیش دکتر
دکتر نگاهی به آزمایش انداخت و لبخندی زد
ملکا:چیزی شده
دکتر: شما حامله هستین
ملکا:یعنی من قراره دوباره درد بکشم ننهههههههههههه
...
...
دکتر:خوب تموم شد پسرتون به دنیا اومد میخوای بدم بغلش کنی...خانم مرادی خانم مرادی حالتون خوبه
مامان:چیشده دخترم حالش خوبه
۹.۶k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.