رمان " پَروانهِ ' آبی " 🦋✨️
رمان " پَروانهِ ' آبی " 🦋✨️
نویسنده : 《 ARAMIS 》
پارت ¤ ¹⁴ ¤
_________________________________________
_
ویو تهیونگ
اونا قرار نیست جای من و پر کنن
عصبانی شدم ولی چیزی بروز ندادم
تهیونگ : نگهبانا مراقب ماریا هستن
مین هو : چه مدتی میری؟
تهیونگ : معلوم نیست ولی کوتاه مدت نیست
جونگ سوک : کجا میری؟
تهیونگ : میرم ایتالیا برای یه معامله
رزآنا: ماریا میخوای بیای پیش ما؟
ماریا : نه نیا....
تهیونگ : اون ملکه اس باید تو قصر بمونه
ویو ماریا
یعنی چی ؟ چرا باید جای من حرف بزنه اصلا به اون چه ربطی داره
ماریا : خودمم میتونستن بگم
تهیونگ : مشکلش کجاست شوهرت حرف بزنه جات؟
حرصم اومد ولی چیزی نگفتم
داره از حدش میگذره
ماریا : مشکلی نداره ولی خودم زبون دارم
تهیونگ : ببخشید کارت و راحت کردم
جونگ سوک : عع دعوا شد؟
ماریا : جونگ سوک میشه ببندی ؟
مین هو : عه ماریاااا
ماریا : بابا نمیبینی چجوری حرف میزنه
جونگ سوک : عه بابا ندیدی چجوری حرف زد باهام ؟
مین هو : دوتاتون بسه
________________________________
ادامه دارد.....
نویسنده : 《 ARAMIS 》
پارت ¤ ¹⁴ ¤
_________________________________________
_
ویو تهیونگ
اونا قرار نیست جای من و پر کنن
عصبانی شدم ولی چیزی بروز ندادم
تهیونگ : نگهبانا مراقب ماریا هستن
مین هو : چه مدتی میری؟
تهیونگ : معلوم نیست ولی کوتاه مدت نیست
جونگ سوک : کجا میری؟
تهیونگ : میرم ایتالیا برای یه معامله
رزآنا: ماریا میخوای بیای پیش ما؟
ماریا : نه نیا....
تهیونگ : اون ملکه اس باید تو قصر بمونه
ویو ماریا
یعنی چی ؟ چرا باید جای من حرف بزنه اصلا به اون چه ربطی داره
ماریا : خودمم میتونستن بگم
تهیونگ : مشکلش کجاست شوهرت حرف بزنه جات؟
حرصم اومد ولی چیزی نگفتم
داره از حدش میگذره
ماریا : مشکلی نداره ولی خودم زبون دارم
تهیونگ : ببخشید کارت و راحت کردم
جونگ سوک : عع دعوا شد؟
ماریا : جونگ سوک میشه ببندی ؟
مین هو : عه ماریاااا
ماریا : بابا نمیبینی چجوری حرف میزنه
جونگ سوک : عه بابا ندیدی چجوری حرف زد باهام ؟
مین هو : دوتاتون بسه
________________________________
ادامه دارد.....
۳.۸k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.