پارت ۷۶

پارت ۷۶

آرام: رفتیم لباسو پوشیدیم
خیلی خشگل بود
لنا : به به چه عروسی
آرام : خوب حالا نمیشد فقط میکاپ
چرا عاخه لباس تنم کردین
لنا : کم حرف بزن
ارام: هععععفففففف
لنا : خانومه غر غرو
آرام: ولی لباسه خیلی نازه هاا
واسه عقدم یه همچین لباس اندامی میپوشم
لنا : این لباس عقده دیگه
آرام: میدونم
کلی خیلی دوسش دارم لباسه رو
اجاره کردی یا خریدیش؟
لنا : خریدمش واسه مدلام
آرام: آهان چند؟
لنا : ۲۱ میلیون
آرام: خیلی خبهههه
از کدوم مزون خریدی ؟
لنا : پیج مزونه رو میفرستم واست
مزون قصر عروس
آرام : مرسیی
لنا : عه گوشیم زنگ میخوره من برم جواب بدم
تو همینجا بشین من میام الان
آرام: باشه عشقم
لنا : رفتم اتاق
نقشه هامون داشت خوب پیش می‌رفت
با نیما نقشه سورپرایز ارامو کشیده بودیم برا عقد
خانواده هاشون و نیما چند شب قبل برنامه عقد ریخته بودن
نیما هم ایده داده بود که آرام سورپرایز کنن
بابای نیما و آرام سالت عقد گرفته بودن
ماماناشونم دیزاین و اینا
خیلی برنامه ی خوبی ریختیم
مطمئنم قشنگترین عقد دنیاا میشه
زنگ زدم به آقا نیما
نیما : الو سلام لنا خانوم خوبین
لنا: الو سلام داداش نیما
کجایی؟
نیما : کارم تو آرایشگاه تموم شد دارم میرم ماشینو گل بزنم
لنا : اوکی تا یه ساعت و نیم دیگه حدودا من ارامو حاظرش میکنم
تو ماشینو گل زدی بیا جلو در آرایشگاه وایسا
هروقت بهت پیام دادم زنگ ارایشگاهو بزن منم از پشت برف شادی و اینا میریزم بجه هام اینجا هستن
شما اصلا نگران نباشین
نیما.: ممنونم لنا خانوم
لنا. : خواهش میکنم
فقط اقا نیما فیلم بردارا اوکین دیگ ؟
نیما : آره آره
لنا.: خب زنگو میزنن فک کنم بازرس های فیک رسیدن😂😂
نیما. : عه پس بسلامت
مواظب آرام من باش
لنا : اوکی فعلا
نیما : خدانگهدار تون


...
آرام: لناااا زنگ میزنن
باز کنم؟.
لنا : آره باز کن بازرسا اومدن