𝓑𝓮𝓽𝓻𝓪𝔂𝓪𝓵
𝓟𝓪𝓻𝓽:𝓮𝓵𝓮𝓷𝓮𝓷
رفتم اتاق لینو قاب عکس که منو تهیونگ لینو توش بودیم برداشتم گذاشتم ساک
ساکو اوردم پایین از عمارت خارج شدم سوار ماشین شدم
&: کجا بریم؟
ات: شرکت کیم
از ماشین پیاده شدم
ات: شما همینجا بمونید الان برمیگردم
وارد شرکت شدم رفتم دفتر تهیونگ در با شتاب محکمی باز کردم
ات: پسرم کجاست؟ (داد)
تهیونگ: صداتو بیار پایین (عصبی)
ات: چی فک میکنی تو نمیتونی پسرمو ازم جدا کنی
تهیونگ: چه خوب اومدی برگه های طلاق اماده اس من امضا کردم توام امضا کن
به ورقه های رو میزش خیره شدم
ات: اکه امضا کنم میزاری لینو ببینم
تهیونگ یکم مکث کرد گفت: اره
خودکار برداشتم دستم میلرزید اشکام س
ر میخورد میوفتاد پایین یاد خاطره های خوب خودمون افتادم ورقه رو امضا کردم
ات: خب بچه ام کجاست؟
تهیونگ: بیارینش
به پشتمنگاه کردم که در باز شد
لینو رو دیدم که دست ریما رو گرفته داره میاد
لینو: مامان (ذوق داد)
با خنده رفتم محکم بغلش کردم
لینو: مامان نرو باشه (گریه)
ریما: پسر خیلی مهربونی دارید خانم ات
ات: پسرم لینو تو دیگه بزرگ شدی خب شاید من بعضی موقع ها که احتیاجم داری نباشم ولی اینو بدون من همیشه کنارتم
دستم بردم سمت قلبش
ات: دقیقا اینجا
تهیونگ: میتونی بری
لینو: نه مامانی نرو (گریه)
دستشو از دستم کشیدم
ات: دوستت دارم
از دفترش اومدم بیرون سریع از شرکت خارج شدم جیغ داد های لینو به گوشم میخورد که اسم منو داد میزد سوار ماشین شدم رفتم سمت هتل ساک برداشتم بردم داخل اتاق گوشیمو برداشتم زنگ زدم به وکیل تهیونگ
&: الو سلام خانم ات
ات: سلام آقای وکیل میتونم ببینمتون؟
&: بله کجا تشریف بیارم
ات: به ادرسی که میفرستم
گوشیو قطع کردم ادرس فرستادم منتظرش موندم
رفتم اتاق لینو قاب عکس که منو تهیونگ لینو توش بودیم برداشتم گذاشتم ساک
ساکو اوردم پایین از عمارت خارج شدم سوار ماشین شدم
&: کجا بریم؟
ات: شرکت کیم
از ماشین پیاده شدم
ات: شما همینجا بمونید الان برمیگردم
وارد شرکت شدم رفتم دفتر تهیونگ در با شتاب محکمی باز کردم
ات: پسرم کجاست؟ (داد)
تهیونگ: صداتو بیار پایین (عصبی)
ات: چی فک میکنی تو نمیتونی پسرمو ازم جدا کنی
تهیونگ: چه خوب اومدی برگه های طلاق اماده اس من امضا کردم توام امضا کن
به ورقه های رو میزش خیره شدم
ات: اکه امضا کنم میزاری لینو ببینم
تهیونگ یکم مکث کرد گفت: اره
خودکار برداشتم دستم میلرزید اشکام س
ر میخورد میوفتاد پایین یاد خاطره های خوب خودمون افتادم ورقه رو امضا کردم
ات: خب بچه ام کجاست؟
تهیونگ: بیارینش
به پشتمنگاه کردم که در باز شد
لینو رو دیدم که دست ریما رو گرفته داره میاد
لینو: مامان (ذوق داد)
با خنده رفتم محکم بغلش کردم
لینو: مامان نرو باشه (گریه)
ریما: پسر خیلی مهربونی دارید خانم ات
ات: پسرم لینو تو دیگه بزرگ شدی خب شاید من بعضی موقع ها که احتیاجم داری نباشم ولی اینو بدون من همیشه کنارتم
دستم بردم سمت قلبش
ات: دقیقا اینجا
تهیونگ: میتونی بری
لینو: نه مامانی نرو (گریه)
دستشو از دستم کشیدم
ات: دوستت دارم
از دفترش اومدم بیرون سریع از شرکت خارج شدم جیغ داد های لینو به گوشم میخورد که اسم منو داد میزد سوار ماشین شدم رفتم سمت هتل ساک برداشتم بردم داخل اتاق گوشیمو برداشتم زنگ زدم به وکیل تهیونگ
&: الو سلام خانم ات
ات: سلام آقای وکیل میتونم ببینمتون؟
&: بله کجا تشریف بیارم
ات: به ادرسی که میفرستم
گوشیو قطع کردم ادرس فرستادم منتظرش موندم
۳۴.۴k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.