فیک تهیونگ(آخرین دیدار)p5
تصمیم گرفتم یکم آهنگ بنویسم تا سر موقع بدم بیرون
اونقدر غرق آهنگ نوشتن بودم که دیدم لایلا زنگ زد گوشیو جواب دادم
× هی دختر اینترنت رو دیدی
+سلام
×اوف چقدر خنثی هستی تو دختر سلام
+خب نه
× پیشنهاد بزرگ کمپانی هایب برای همکاری با y.n Anderson
+که چی
×جاااان که چییییی دیوونه شدی قراره با bts همکاری کنی
+مگه من قبول کردم
× بهتره قبول کنی چون این پیشنهاد
گوشیو قط کردم ولش کن اصلا این bts کیه؟ اصلا کیه که کیه به ورم(دختره ی ... )
من که قبول نمیکنم
ساعت رو نگاه کردم ۱۲ ظهر بود لایلا هم که ساعت ۱ میومد پس رفتم ناهار بپزم. تقریبا کم مونده به یک از پشت صدای پخ شنیدم و تقریبا مردم و زنده شدم برگشتم دیدم لایلا خنده کنان به من نگاه میکنه حیف که حوصله ندارم وگرنه کل خونه که هیچ کل دنیا رو هم دنبالش میدویدم یادش بخیر دلم واسه بچه گی هامون تنگ شده همه اون دعوا ها که سر چرت ترین موضوع ها پیش میومد ولی دیگه نیست
اونقدر غرق آهنگ نوشتن بودم که دیدم لایلا زنگ زد گوشیو جواب دادم
× هی دختر اینترنت رو دیدی
+سلام
×اوف چقدر خنثی هستی تو دختر سلام
+خب نه
× پیشنهاد بزرگ کمپانی هایب برای همکاری با y.n Anderson
+که چی
×جاااان که چییییی دیوونه شدی قراره با bts همکاری کنی
+مگه من قبول کردم
× بهتره قبول کنی چون این پیشنهاد
گوشیو قط کردم ولش کن اصلا این bts کیه؟ اصلا کیه که کیه به ورم(دختره ی ... )
من که قبول نمیکنم
ساعت رو نگاه کردم ۱۲ ظهر بود لایلا هم که ساعت ۱ میومد پس رفتم ناهار بپزم. تقریبا کم مونده به یک از پشت صدای پخ شنیدم و تقریبا مردم و زنده شدم برگشتم دیدم لایلا خنده کنان به من نگاه میکنه حیف که حوصله ندارم وگرنه کل خونه که هیچ کل دنیا رو هم دنبالش میدویدم یادش بخیر دلم واسه بچه گی هامون تنگ شده همه اون دعوا ها که سر چرت ترین موضوع ها پیش میومد ولی دیگه نیست
۳.۸k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.