از دشمن تا معشوق پارت5
ببینید که براتون پارت جدید آورده...بله الیانا ..نه در کل یه ایده جدید تو ذهنمه و میخوام زود زود پارت بزارم شاید یه چند نفر بیشتر خواندند ...و منم به نوشتن عادت کنم....چون میخوام نویسنده بشم....میدونم شاید نخواید بدانید یا اصلا مهم نیست ولی من خیلی در مورد ادم ها کنجکاوم و دوست دارم هم اون آدم من رو بشناسه هم من اون
بریم سراغ پارت جدید..لایک؟کامنت؟ممنون* + *
(ا/ت به دراکو نگاه میکنه )
متیو = دراکو میشه یکم خفه شی و تنهامون بزاری
دراکو=واقعا نمیدونستم جدیدن تو برام تصمیم میگیری چیکار کنم چیکار نکنم
(ا/ت می ترسه یاد دعوا های که توی خونه که توی این 10 سال زندگی میکرده میوفته .بلند میشه که دراکو اون رو به دیوار می چسپونه و در گوشش زمزمه میکنه )
دراکو= گم شدی دختر کوچولو؟
#نویسنده:منظور همون جمله "آر یو لاست بیبی گرل"هستش#
(متیو عصبی میشه و جلو میاد و یقه دراکو رو میگیره)
متیو =جرعت برای یک بار دیگه تکرار کن
(ا/ت خیلی ترسیده زیر گریه میزنه )
ا/ت =بس کنید
(این رو میگه و به طرف خوابگاه دخترا میدوعه)
متیو=بفرما ...خیالت راحت شد
دراکو=گوش کن متیو ریدل ..من از این دختر نمیگذرم بهتره جلو راهم نباشی
متیو =واقعا؟؟مگه از او نعش من رد شی تا بزارم بهش نزدیک بشی ..اون فقط مال منه میدونی که چیکار می کنم اگه کسی به چیزی که مال منه دست بزنه
دراکو=ارزشش رو داره اگه اون برای من بشه
(و این دعوا ادامه داشت فردا داخل سرسرا ا/ت پیش هری .رون .هرمیون و نویل نشسته بود که دراکو به سمتش آمد )
دراکو =ام....ا/ت بابت دیشب عذرمیخوام ....و اینکه بعدظهر وقتت آزاده؟
(ا/ت دراکو رو نادیده میگیره .متیو فکر میکنه ا/ت حداقل با لون حرف بزنه و صداش میکنه ولی ا/ت مدام اون ها رو نادیده میگیره و اهمیتی بهشون نمیده)
هری =کورید نمی بینید خواهرم باهاتون حرف بزنه ..گم شید
(کمی بعد اسلایدرین ها با هافلپاف ها کلاس کویچبال دارن .ا/ت مشغولی و آروم با جارو پرواز میکنه که تئودور با سرعت زیاد به جارو ا/ت میخوره و ا/ت از جارو پایین میوفته متیو و دراکو به سرعت به طرفش میرن )
متیو=ا/ت ...
دراکو=حالت خوبه؟
(ا/ت که قسمتی از پاش زخمی شده و از سرش خون میاد سعی میکنه بشینه)
متیو =دراکو ا/ت رو بلند کن و ببر پیش خانوم پامفر
...بجنب
(دراکو با سر تایید میکنه و مدل عروس ا/ت رو بلند میکنه و میبره)
متیو= کی جرعت کرده به پرنسس کوچولوم آسیب بزنه
تئودور=هعی من بودم که چی..چرا آنقدر او حرومزا...
(متیو با مشت به صورت تئودور میزنه و به پاش اون رو به طرف عقلب هول داد و سر تئودور به دیوار میخوره)
متیو =اونطوری صداش نکنن...برو خدات رو شکر کن که فعلا کاری بهت ندارم ....ولی وای به حالت اگه ا/ت چیزیش بشه.....با همتونم وتی به حالتون اگه پرنسس چیزیش بشه خواب خوش براتون نمیزارم....فهمیدید؟( با داد)
(همه اسلایدرین ها ترسیدن و سرشون رو پایین انداختند)
بریم سراغ پارت جدید..لایک؟کامنت؟ممنون* + *
(ا/ت به دراکو نگاه میکنه )
متیو = دراکو میشه یکم خفه شی و تنهامون بزاری
دراکو=واقعا نمیدونستم جدیدن تو برام تصمیم میگیری چیکار کنم چیکار نکنم
(ا/ت می ترسه یاد دعوا های که توی خونه که توی این 10 سال زندگی میکرده میوفته .بلند میشه که دراکو اون رو به دیوار می چسپونه و در گوشش زمزمه میکنه )
دراکو= گم شدی دختر کوچولو؟
#نویسنده:منظور همون جمله "آر یو لاست بیبی گرل"هستش#
(متیو عصبی میشه و جلو میاد و یقه دراکو رو میگیره)
متیو =جرعت برای یک بار دیگه تکرار کن
(ا/ت خیلی ترسیده زیر گریه میزنه )
ا/ت =بس کنید
(این رو میگه و به طرف خوابگاه دخترا میدوعه)
متیو=بفرما ...خیالت راحت شد
دراکو=گوش کن متیو ریدل ..من از این دختر نمیگذرم بهتره جلو راهم نباشی
متیو =واقعا؟؟مگه از او نعش من رد شی تا بزارم بهش نزدیک بشی ..اون فقط مال منه میدونی که چیکار می کنم اگه کسی به چیزی که مال منه دست بزنه
دراکو=ارزشش رو داره اگه اون برای من بشه
(و این دعوا ادامه داشت فردا داخل سرسرا ا/ت پیش هری .رون .هرمیون و نویل نشسته بود که دراکو به سمتش آمد )
دراکو =ام....ا/ت بابت دیشب عذرمیخوام ....و اینکه بعدظهر وقتت آزاده؟
(ا/ت دراکو رو نادیده میگیره .متیو فکر میکنه ا/ت حداقل با لون حرف بزنه و صداش میکنه ولی ا/ت مدام اون ها رو نادیده میگیره و اهمیتی بهشون نمیده)
هری =کورید نمی بینید خواهرم باهاتون حرف بزنه ..گم شید
(کمی بعد اسلایدرین ها با هافلپاف ها کلاس کویچبال دارن .ا/ت مشغولی و آروم با جارو پرواز میکنه که تئودور با سرعت زیاد به جارو ا/ت میخوره و ا/ت از جارو پایین میوفته متیو و دراکو به سرعت به طرفش میرن )
متیو=ا/ت ...
دراکو=حالت خوبه؟
(ا/ت که قسمتی از پاش زخمی شده و از سرش خون میاد سعی میکنه بشینه)
متیو =دراکو ا/ت رو بلند کن و ببر پیش خانوم پامفر
...بجنب
(دراکو با سر تایید میکنه و مدل عروس ا/ت رو بلند میکنه و میبره)
متیو= کی جرعت کرده به پرنسس کوچولوم آسیب بزنه
تئودور=هعی من بودم که چی..چرا آنقدر او حرومزا...
(متیو با مشت به صورت تئودور میزنه و به پاش اون رو به طرف عقلب هول داد و سر تئودور به دیوار میخوره)
متیو =اونطوری صداش نکنن...برو خدات رو شکر کن که فعلا کاری بهت ندارم ....ولی وای به حالت اگه ا/ت چیزیش بشه.....با همتونم وتی به حالتون اگه پرنسس چیزیش بشه خواب خوش براتون نمیزارم....فهمیدید؟( با داد)
(همه اسلایدرین ها ترسیدن و سرشون رو پایین انداختند)
۹.۷k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.